به نقل از سایت اخبار رسانه : به گزارش خبرنگار مهر، به مناسبت انتشار صدمین شماره مجله «کرگدن» و به همت مجله بخارا، مراسم «شب کرگدن» با سخنرانی چهرههایی مانند رضا داوری اردکانی، نصرالله پورجوادی، سیدمحمد بهشتی، احسان شریعتی، ابراهیم احمدیان، علی دهباشی و علی میرفتاح، سردبیر این نشریه، و همچنین با حضور جمع زیادی از چهرههای عالم ادبیات، فرهنگ و رسانه، غروب شنبه ۱۴ مهرماه در تالار فردوسی خانه اندیشمندان علوم انسانی در تهران برگزار شد.
همدردی در میان اهالی مطبوعات کم شده است
در ابتدای این مراسم، علی دهباشی مدیرمسئول و سردبیر مجله بخارا و دبیر سلسله برنامههای موسوم به «شبهای بخارا» در سخنانی ضمن عرض تبریک به میرفتاح و همکارانش در «کرگدن» به مناسبت پیوستن این مجله با باشگاه صدتاییها، گفت: متاسفانه در محیط مطبوعات ایران، زیاد همدردی به چشم نمیخورد. در حالی که در گذشته همکاری و دوستی و همدردی زیادی میان اهالی مطبوعات برقرار بود. ما در بخارا به سهم خودمان تلاش کردیم این فضا را تغییر دهیم؛ برگزاری جشن۱۰ سالگی مترجم، ۵ سالگی طنز و کاریکاتور، یک سالگی تندیس و ... از جمله این کارها بوده است.
وی در ادامه با اشاره به دشواریهای انتشار نشریه در ایران، به طنز گفت: امروز اگر بخواهند کسی را نفرین کنند، باید به او بگویند الهی سردبیر و یا مدیرمسئول شوی! چون واقعا همه این کار، مایه رنج و دشواری است و ما خودمان بهتر میدانیم که چقدر در مقابل این ناملایمات، باید سکوت کنیم و فقط کار کنیم.
نشریه خوب نشریهای است که مخاطبانش به آن معتاد باشند
در ادامه این نشست نصرالله پورجوادی پژوهشگر در حوزه عرفان و مدیر مجله قدیمی «نشر دانش» با اشاره به دشواریهای انتشار نشریاتی از قبیل «نشر دانش» در دهه ۶۰، گفت: واقعیت این است که ما کورمال کورمال راهمان را پیدا میکردیم و جلو میرفتیم و انتشار مجلات بسیار مشکل بود هر چند که الان هم دشواریهای خاص خود را دارد.
وی در عین حال از بهبود وضعیت نثر فارسی در نشریات فعلی سخن گفت و افزود: نشریه ادواری باید مدتی دربیاید تا خوانندگان خودش را پیدا کند و در واقع یک عده معتاد پیدا کند! چون به عقیده من نشریه خوب نشریه ای است که خوانندگانش معتاد آن باشند و من این را «نشر دانش» تجربه کردم. به عقیده من «کرگدن» هم این موقعیت را به دست آورده و نظمی مثال زدنی در انتشارش داشته است. رسیدن به این نقطه کار هر کسی نیست.
در ادامه این مراسم رضا داوری اردکانی رئیس فرهنگستان علوم و صاحب نظر در حوزه فلسفه با اشاره به سخنان دهباشی که معتقد بود امروز اگر بخواهند کسی را نفرین کنند باید دعا کنند سردبیر یا مدیرمسئول یک نشریه شود؛ گفت: آقای دهباشی روی دیگر قضیه را نگفت و اینکه «کلک» که تمام شد، «بخارا» از کجا آمد!؟ آقای دهباشی! آیا شما میتوانید بخارا را نداشته باشید؟ به هر حال این یک عشق است و عشق درد هم دارد و باید آن را تحمل کرد.
تمجید رئیس فرهنگستان علوم از نثر سیدعلی میرفتاح
وی سپس با اشاره به یکی از آثار افلاطون با نام «دیالوگ پروتاگوراس» گفت: در این دیالوگ، سقراط از پروتاگوراس که یک سوفسطایی است البته نه به آن مفهوم منفی که معمولاً ما از سوفسطاییها در ذهن سراغ داریم، سوالی را مطرح میکند و میپرسد: آیا فضیلت آموختنی است؟ پروتاگوراس ابتدا میگوید بله آموختنی است اما سقراط پاسخ میدهد چنین نیست. فضیلت نوعی توانایی و استعداد است که عده ای دارند و نیاز به آموختن آن ندارند.
رئیس فرهنگستان علوم در ادامه یادآور شد: شاید روزنامه نویسی و مجله نویسی و سردبیری به آن دشواری که شعر هست، نباشد؛ شعر موهبتی است که به هر حال از عهده هر کسی برنمی آید. به عقیده من آقای میرفتاح ذوق این کار (روزنامه نویسی) را داشته است. کار مشکل این است که مجله هفتگی داشته باشی و آن را هم سر وقت دربیاوری و بعد مجله ای دربیاوری که هم دانشجو و هم استاد دانشگاه میخواند.
داوری اردکانی نثر فارسی را در مقالات کرگدن به قلم میرفتاح بسیار خوب توصیف کرد و آن را یک موهبت و فضیلت برای او به شمار آورد.
وی در ادامه با اشاره به توصیف علی دهباشی از علی میرفتاح به عنوان یک مرد نستوه گفت: شاید آقای میرفتاح لفظ کرگدن را هم از همین رو انتخاب کرده چون به هر حال کار سختی است و باید تحمل داشته باشید. یادم میآید مرحوم آل احمد در اواخر عمر نمایشنامه «کرگدن» اوژن یونسکو را ترجمه کرد و بعد از آن هر جا میرفت ما کرگدن شده ایم و یا داریم کرگدن میشویم. این نشان میداد که مطالعه و ترجمه این اسناد چقدر روی آل احمد تاثیر گذاشته بود. فکر میکنم آقای میرفتاح این اسم را از آقای آل احمد وام گرفته باشد.
در دوران سیطره میانمایگی هستیم
در ادامه این مراسم سیدمحمد بهشتی رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، در سخنانی گفت: فکر میکنم بنا به تجربه ای که در فرهنگ خودمان داریم ما کارهایی میکنیم که جزو فضیلت ایرانیان است و یکی از آنها این است که اسم یک مجله را میگذاریم کرگدن. بعد از جنگ ایران و روس و از آنجا که ما با توپ شکست خوردیم و همین موجب شد اصطلاحاتی مانند توپ و تشر و مثل توپ صدا کردن پدید بیاید، ما به این فکر افتادیم که بر این «توپ» فائق بیاییم و بالاخره هم موفق شدیم و «توپ مروارید» را خلق کردیم. اگر آن توپ باعث کشتار میشد، این توپ باعث این میشد که زنان نازا بروند و با استفاده از آن بچههایشان را به دنیا بیاورند. من فکر میکنم چنین سرگذشتی برای مجله کرگدن رقم خورده است.
وی سپس با اشاره به آمارهای به گفته او عجیب و غریبی که از تعداد رسانهها، خبرگزاریها، نشریات تخصصی و عناوین کتابهای چاپ شده در کشور وجود دارد، گفت: چندی پیش از آقای انتظامی که زمانی معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد بود پرسیدم در آمریکا چند خبرگزاری هست که گفت پنج، شش تا. پرسیدم در فرانسه چند خبرگزاری هست که گفتند همین حدود. بعد پرسیدم در ایران چند خبرگزاری داریم که گفت ما تاکنون به ۶۰ خبرگزاری مجوز داده ایم! یا در مثالی دیگر ما به اندازه همه اروپا نشریه تخصصی در حوزه معماری شهری که تخصص من است، داریم! و یا در همین هفته گذشته از یکی از مسئولان در وزارت ارشاد پرسیدم که سالیانه چند عنوان کتاب در کشور منتشر میشود که گفتند در سال ۹۶ بیش از ۹۰ هزار عنوان کتاب چاپ شده است! این عددها نشان میدهد ما در دوران سیطره میانمایگی هستیم.
عضو شورای عالی میراث فرهنگی و گردشگری و رئیس کمیتهٔ ملی ایکوم ایران اضافه کرد: خطر بزرگ اما این است که گرانمایگان زیر دست و پای این میانمایگان، له شوند. به عقیده من در این اوضاع آشفته اینکه نشریه کرگدن توانسته دوام بیاورد به خاطر اقبال مخاطبان بوده و معتقدم این نشریه از جمله گرانمایگان عرصه نشر است.
در ادامه این برنامه احسان شریعتی پژوهشگر در حوزه علوم اجتماعی و از نویسندگان نشریه کرگدن درباره مفهوم واژه کرگدن گفت: اولین مفهوم برگرفته از همان نمایشنامه معروف قرن بیستم از اوژن یونسکو است، نزد یونسکو کرگدن و کرگدن زدگی یک بیماری است که در شهری سرایت میکند و به تدریج شهروندانش دچارش میشوند و اگر پوست کلفت میشوند اما بصیرت و بینایی خود را از دست میدهند. مفهوم دوم کرگدن نزد بودا است که به معنی عدم خشونت و عزلت گیری است یعنی این حیوان چند تُنی با تمام قدرتی که دارد باز هم اهل تساهل است. در هر دو حال در هر دو مفهوم، تنهایی، عنصر مشترک است که در عرفان و فلسفههای اگزیستانس هم به آن پرداخته شده است.
حوصله «تامل کردن» را از دست دادهایم
سخنران پایانی این مراسم سیدعلی میرفتاح سردبیر نشریه کرگدن بود که در سخنانی گفت: یکی از دغدغههای جدی که همواره من در فضای مطبوعاتی داشته و دارم این بوده که چرا ما دچار ناپایداری هستیم؛ وقتی رود زاینده رود از کوه زاگرس سرچشمه میگرفت و از قشنگترین شهر ایران یعنی اصفهان میگذشت، به صورتی ناغافل و یک باره به گاوخونی میرسید و به دریانمیرسید. شاید این تقدیر تاریخی ماست که کارهایی میکنیم که در نهایت به مقصد اصلی نمیرسد.
وی ادامه داد: شاید اگر کارهایی که اسلاف ما در مشروطه شروع کرده بودند، دنبال میشد، حال و روز ما امروز اینگونه نبود که هست. واقعا چه اتفاقی افتاده که نوشتههای ما پیوندی با گذشته و همان جایی که باید، ندارند.
میرفتاح در ادامه با اشاره به تناقضها و دوگانگیهایی که در زندگی انسان ایرانی وجود دارد، گفت: برای من سوال بوده و هنوز هم هست که چطور میشود همان چیزهایی را که میگوئیم، عمل کنیم. نکته دیگر این است که من معتقدم ما تامل را از دست داده ایم و دچار نوعی شتابناکی و حرکتهای سریع در زندگی شده ایم و به نظر میرسد حوصله تامل کردن نداریم. در نوشتن و مطالعه هم همین گونه هستیم.
سردبیر نشریه کرگدن سپس گفت: آرامش و متانتی که در کرگدن به عنوان یک حیوان بزرگ جثه وجود دارد، مثال زدنی است. یکی دیگر از خصوصیات او این است که خیلی دشمن ندارد و خودش هم دشمن کسی نیست.
وی در ادامه با تقدیر از زحمات تک تک همکاران خود در نشریه کرگدن، بر هم خوردن نظم در انتشار هفتگی این نشریه را در هفتههای گذشته ناشی از گران شدن یک باره کاغذ دانست و گفت: نشریه کرگدن کاملا بر مبنای تک فروشی و لطف خوانندگان و اندکی هم آگهی میچرخد. هر چند اسم آقای حضرتی به عنوان مدیرمسئول و صاحب امتیاز کرگدن، مزید بر علت بوده است.
وی در پایان سخنانش گفت: ما در دوره معاصر با فوران نویسنده رو به رو هستیم ولی این ضعف سیستم فرهنگی کشور ماست که نتوانستیم استعدادها را آنطور که باید و شاید کشف کنیم.