به نقل از سایت اخبار رسانه : به گزارش خبرنگار مهر، سمینار آموزشی «ماجرا در رسانه: تجربهای در خبرنگاری سوژه محور» عصر امروز چهارشنبه ۳۰ آبان با سخنرانی دکتر حسین قربانزاده، سردبیر پیشین روزنامه همشهری در خبرگزاری مهر برگزار شد. گزیدهای از سخنان قربانزاده در این سمینار را در ادامه مطالعه خواهید کرد.
مسئولان به موضوع علاقه دارند خبرنگاران به ماجرا
دغدغه من در فضای رسانه همیشه این بود که اولوین سنجی در پیگیری سوژهها چگونه اتفاق میافتد؟ مبدا و دروازهبانی ورودی کجاست؟ چرا سردبیر از میان حجم عمده اخبار روزانه، یک خبر یا گزارش خاصی را به عنوان تیتر یک انتخاب میکند؟
تجربهای که من به آن رسیدم این است که سوال اساسی در رسانه پرداختن به موضوع است یا ماجرا؟ واقعیت این است که مسئولان جمهوری اسلامی به موضوع علاقه دارند و خبرنگاران به ماجرا. اگر خبر و گزارشی درباره موضوع فساد اقتصادی کار شود، همه حتی مفسدان اقتصادی هم خوشحال میشوند، دعوا از جایی آغاز میشود که به ماجرا ورود پیدا کنیم.
در موضوع رانت ارز دولتی آن کسی هم که ارز دولتی گرفته میگوید رانت بد است. اگر سوژه و موضوع متعلقش واحد شود، نقطه آغاز جنجال است. در این میان اینکه ما خبرنگاران ماجرا را چگونه کشف کنیم مهم است. کجا باید مسیر را پیگیری کرد تا سردبیر به ما نگوید که خبر را بردارید و دیگر ماجرا را پیگیری نکنید؟
هنر ما این است که کار را طوری پیگیری کنیم که پیش از رسیدن به خط قرمز از روی آن بپریم. در این میان سه محور مهم است که من در این جلسه به آنها میپردازم: پیشرو و جریان ساز بودن، روزنامه نگاری تحقیقی، سوژه ستارهدار.
نظام ارزش آفرینی برند
نظام ارزش آفرینی برند BVA در ایران توسط عباس گنجوی مطرح شد. او database این نظام را از آمریکا خرید و به ایران آورد. بر مبنای این نظام مرحله نخست اثرگذاری در نهاد و مجموعهای این است که نخست فعالان درون همان مجموعه باید رضایتشان جلب شود. اگر خبرنگاران یک خبرگزاری خود اعتقادی به تاثیرگذاری رسانهشان نداشته باشند، کار شکل نمیگیرد. اسم هر نهادی یک تصوری را در ذهن مخاطب ایجاد میکند. این ذهنیت در طول زمان شکل میگیرد و باعث شکل گیری این جایگاه خود آن نهاد است.
در نظام ارزش آفرینی برند دو مفهوم مهم وجود دارد: ربط و تمایز. ربط یعنی اینکه مردم احساس کنند چیز ارائه شده به آنها ربط دارد و این چیز باید نسبت به بقیه چیزها متمایز باشد. جایگاه برند هم پنج موقعیت دارد: جدید، کنجکاوی برانگیز، بازار انبوه، رهبریُٰ، و در زمان گذشت دوره برند «رنجور و خسته».
روزنامه نگاری تحقیقی
کتاب «وحشت: ترامپ در کاخ سفید» نوشته باب وودوارد در مدت کوتاهی پس از انتشار بیش از یک میلیون نسخه فروش رفت. این کتاب به فارسی هم ترجمه شده است. وودوارد روزنامهنگاری است که باعث استعفای نیکسون هم شده بود. این کتاب روایت کننده یکسال و نیم زندگی ترامپ درون کاخ سفید است و نمونهای عالی است از کار روزنامهنگاری تحقیقی. فیلمهایی چون «همه مردان رئیس جمهور»، «بازگشت آقای اسمیت» و «اسپات لایت» هم از جمله فیلمهای سینمایی هستند که بر مبنای مدل روزنامه نگاری تحقیقی ساخته شدهاند.
بسیار اتفاق افتاده که سردبیران ایدههای فوق العاده خبرنگاران را رد کنند. معمولا آن چیزی که سردبیرها رد میکنند، دعوت به فنا شدن است. بنابراین بسیار مهم است که خبرنگاران چگونه ایدههای خود را پیگیری کرده یا به آن ورود پیدا کنند. مدلی که من در رسانههایی که مسئولیت آنها را بر عهده داشتم، پیگیری میکردم، مدل سوژه ستاره دار بود.
کار ویژه رسانه تراز جمهوری اسلامی چیست؟
دو کار ویژه رسانه تراز انقلاب اسلامی این موارد است: «اطلاع رسانی و آگاهی بخشی یا روشنگری» و «تاثیر گذاری مطلوب». این رسانه به دو هدف عمده میرسد: «نخست حق حاکم بر رعیت» که به تاثیرگذاری در زندگی مردم میانجامد و دیگری «حق رعیت بر حاکم» است که همان پیگیری موضوعات خبر است. در جلسهای که برخی اصحاب رسانه و سردبیران با مقام معظم رهبری داشتند من به این مدل اشاره کرد که رهبری فرمودند این کار همان امر به معروف و نهی از منکر رسانهای است.
سوال مهمی در اینجا مطرح میشود: چگونه میتوان در رسانههای جبهه انقلاب انتقاد کرد و در دام سیاه نمایی نظام نیفتاد؟ ببینید هر انتقادی را میتوان به سیاه نمایی و تبلیغ علیه نظام فرض کرد. مرز کجاست و یک خبرنگار چگونه باید سوژهاش را پیگیری کند که مخالفانش نتوانند تهمت سیاه نمایی و تبلیغ علیه نظام را به او وارد کنند؟
خبرنگار نباید هدفش از پیگیری سوژه مچ گیری باشد. باید اگر مثلا موضوع فساد در نهادی را پیگیری میکند ابتدا به روند حل معضلات توسط آن نهاد هم اشاره کرد و در ادامه روند فساد را مطرح کند. در این میان خبرنگار باید سه کار انجام دهد: نخست اینکه با انتخاب درست به سراغ سوژههای تاثیرگذار برود. دوم اینکه فرضیه و نقطه هدف مطلوب برای سوژهاش را تعریف کند و سوم در رهگیری و تعقیب آن سوژه تا حل معضل و حصول نتیجه ثابت قدم باشد.
معیار تاثیر سوژهها
در اینجا نیز سوالی مطرح میشود که جه معیاری برای تعیین فرضیه و پیشبینی احتمال تاثیر سوژهها وجود دارد؟ برای امر به معروف و نهی از منکر رسانهای در جهت حل معضلات حاد و یا فراگیر مردم باید احتمال تاثیر بدهیم و فرضیه مشخص و عینی را مبتنی بر گفتمان رهبری و اسناد بالادستی تعریف کنیم.
به نظر من همه خبرنگاران در همه حوزهها باید کتاب «قانون برنامه پنج ساله ششم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران و قانون احکام دائمی برنامههای توسعه کشور» را داشته باشند. در این کتاب شرح وظایف همه نهادهای دولتی آمده و میتوان از روی آن چگونگی وظایف نهادها را پیگیری کرد.
مهمترین نتایج الگویی را که برای شما بیان کردم میتوان در این موارد خلاصه کرد: ۱)نزدیکی به دغدغهها و مطالبات مردم. ۲)رفع اتهام سیاسی. ۳) موج آفرینی رسانهای و پیشرو بودن. ۴) پرهیز از سیاه نمایی. ۵) ترسیم نقشه راه برای گروهها و ۶) امکان ارزیابی دقیق عملکرد.
ببینید سوژه ستاره دار یا سند بالادستی یا قانون دارد، که در این صورت یا اصلا اجرا نمیشود یا ناقص اجرا میشود. یا اینکه این سوژه سند بالادستی یا قانون ندارد که باید آن را از مرجع قانون گذاری پیگیری کرد و در حالت سوم اینکه نیاز به سند بالادستی یا قانون ندارد که باید از نهاد مجری پیگیری شود.