به نقل از سایت اخبار رسانه : به گزارش خبرنگار مهر، عدالت از جمله مفاهیمی بود که پس از پیروزی انقلاب اسلامی توسط امام خمینی(ره) و انقلابیون بارها مطرح شد. قطعا یکی از دلایل خیرش انقلابی مردم نیز نبودن عدالت در همه حوزهها بود، مردمی که تا سالها دیده نمیشدند و به خواستها و مسائلشان کوچکترین اعتنایی از سوی دولتمردان نمیشد، تصمیم گرفتند که اینبار خود امور خویش را در دست بگیرند و خود به برپایی عدالت اقدام کنند.
مساله عدالت رسانهای یکی از چالشهای مهم رسانهها در ایران در سالهای پس از پیروزی انقلاب بوده است. در ابتدای انقلاب رسانهها بویژه تلویزیون به مناطق مختلف کشور توجه جدی نشان میدادند، اما به مرور هرچه سالها به جلو آمدند توجه رسانهها به مناطق دیگر کم شد. این بیعدالتی رسانهای بویژه در حوزه فرهنگ هم بسیار به چشم میآید. نویسندگان و مترجمان مهم بسیاری نیز در سایر شهرهای ایران زندگی میکنند که آثار مهمی را نیز تولید کردهاند، اما متاسفانه اصحاب رسانه چندان توجهی به آنها نداشته و البته ممکن است کتابهای آنها در چرخه معیوب پخش و توزیع کتاب گم شود.
معمولا رسانهها به دنبال انتشار اخبار و یا گفتوگوهایی با چهرههای مشهور فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و... هستند. حتی رسانههای محلی نیز که مخاطبان بسیار کمتری نسبت به رسانههای سراسری دارند، چندان اشتیاقی برای گفتوگو با نویسندگان و مترجمان همشهری خود نشان نمیدهند. به طور کل چه رسانههای معتبر در تهران و چه رسانههای محلی در استانهای کشور مهمترین نکته در دیده شدن را گفتوگو با چهرههای مشهور میدانند. این موضوع را باتنی چند از اهالی فرهنگ غیرساکن در تهران به گفتوگو نشستیم. طرفهای مورد گفتوگو در این گزارش همه از چهرههای مهم فرهنگی در شهر و استان خود هستند. دغدغههای آنها حاصل از سالها فعالیت فرهنگی در زادگاه و محل زندگیشان است.
ظلمی که رسانهها به شاعران شهرستانی میکنند
احسان قدیمی، شاعر مجموعه شعرهایی چون «سمت سرازیر پایتخت» و «نت خاکستری گنجشکان» اعتقاد دارد که مشکل نبود عدالت رسانهای در میان اهالی ادبیات بسیار بیشتر به چشم میخورد. در هنرهای دیگر مثلا تئاتر به هر حال گروههای خلاق شهرستاننها نیز شناسایی و دیده میشوند، اما شاعران خلاق در گمنامی میمانند.
وی افزود: در حوزه شعر بویژه باید حتما در تهران باشی یا در جلسات شعر تهران شعر بخوانی و شنیده شوی تا بتوانی امیدوار به آینده باشی و کتابی منتشر کنی. ناشران برای سرمایهگذاری و انتشار اشعار شاعران بررسی میکنند که آن شاعر در تهران چقدر طرفدار دارد و یا تعداد فالوئرهای صفحاتش در فضای مجازی چقدر است و گرنه برای چاپ کتاب شاعر باید پول به ناشر پرداخت کند. مرکزیت همه جریانها در تهران است.
قدیمی ادامه داد: خبرنگاران و اهالی رسانه نیز اهل مطالعه آثار این شاعران و پیدا کردن آنها نیستند. به هر حال پیدا کردن این شاعران سخت است و شاید در زمانی که باید صرف معرفی آنها شود، میتوان چند خبر دیگر را منتشر کرد. آنها اهل زحمت و دردسر نیستند، بنابراین میروند در جلسات شعر تهران که نامهای مشهور و سلبریتی شده در آنجا حضور دارند و اخبار آنها را منتشر میکنند.
این شاعر و منتقد ادبی همچنین با اشاره به این نکته که عدم عدالت رسانهای شعرای خلاق شهرستانها را در گمنامی قرار داده گفت: ایمان کرخی، محمدسعید شاد، قاسم رضادوست، مرتضی آخرتی، محمد صابری تولایی، علی نجفی و... شعرای بسیار خلاقی هستند اما چون در تهران زندگی نمیکنند و یا به جلسات تهران راهی ندارند، مخاطب امروز حتی نامی از آنها هم نشنیده است، این در صورتی است که آثار این شاعران واقعا غنیتر از بسیاری از شعرای مطرح امروز است. بسیاری از آنها از فرط دیده نشدن حتی سرودن را نیز به کناری گذاشتهاند.
قدیمی اضافه کرد: یغمای خشتمال قلندری در شعر بود که در عین قوت کلام فقط نیشابوریها او را میشناختند. در صورتی که او و بسیاری از شاعران فعلی حق دارند تریبونی برای عرضه آثار خود داشته باشند. باید تاکید کنم که انحصار فقط در شهر تهران است و حتی شاعران مطرحی که در شهرستانهای اطراف تهران مانند شهریار هم زندگی میکنند، تریبون و رسانهای ندارند.
توزیع رسانهای عادلانه نیست
میترا متاجی، نویسنده و پژوهشگر ادبی و مدیر انتشارات ناسنگ واقع در شهرستان نوشهر مازندران، به خبرنگار مهر گفت: خبرنگاران و رسانهها بویژه در عصر ارتباطات کنونی همواره نقش اجتناب ناپذیر در توسعه جامعه در ابعاد گوناگون داشتهاند. آنان در بیان مشکلات مردم و ضعف مسولان تا پمپاژ اعتماد به مردم و بیان توانمندی مدیران، تاثیرگذاری و تاثیر پذیری ویژه دارند که میتوان از آن با عنوان تعامل یاد برد متاسفانه گاهی این تعامل فرایند طبیعی خودرا طی نمیکند و دلایلی زیادی هم بر این امر مترتب هست که باید آسیبشناسی شود.
وی افزود: اشکالات جامعه فرهنگی امروزمان را میتوان در قالب طرح چند سوال به تصویر کشید؛ نخست اینکه دلیل بیتوجهی خبرنگاران و رسانهها به نویسندگان و صاحبان قلم و فرهنگ غیربومی و غیرتهرانی ناشی از چیست؟ سوال دوم اینکه دلیل تمرکز و توجه اصحاب رسانه بر شخصیتهای سیاسی و مدیران ارشد و بازیگران سینما و غفلت آنان از عامه مردم در چیست؟ سوال سوم را نیز میتوان اینگونه مطرح کرد که دلیل انتخاب خاص برخی مدیران و هنرمندان مرکز نشین توسط اصحاب رسانه و همچنین گزینش و گلچین برخی خبرنگاران توسط مدیران ناشی از چه دلایلی است؟ و در نهایت سوال چهارم که دلیل تنزل جایگاه کتاب و فرهنگ و فرهنگ دوستان و فرهنگ پروران در جامعه و در بین اصحاب رسانه ناشی از چه عواملی است؟
آیا اعتبار رسانه فقط به دلیل انتشار اخبار سلبریتیهاست؟
متاجی ادامه داد: آسیبهای اجتماعی در این حوزه بسیارند و علت اصلی آنها به عدم توزیع مناسب و همگون و عادلانه امکانات فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی و سیاسی در کشورمان برمیگردد، هرچند ما در آغاز راهیم و به تازگی در حال تجربه مدرنیته به معنای عرفیاش هستیم.
مدیر انتشارات ناسنگ در ادامه به روند تمرکزگرایی در تهران اشاره کرد و گفت: در اوایل انقلاب ۳۰ درصد مردم شهرنشین بودند و عمده امکانات نیز در تهران متمرکز بود، الباقی جمعیت روستا نشین بودند. اکنون به جمعیت جامعه شهری ما ۴۰درصد اضافه شده، اما به نسبت این افزایش امکانات به طور مناسب توزیع نشده است.
رسالت خبرنگاران فراموش شده است
نویسنده کتاب «سیر تاریخی فرهنگ نامه نویسی در زبان و ادب فارسی» دلیل پیگیری اخبار چهرههای مشهور توسط خبرنگاران را وجهی از تمرکزگرایی در تهران خواند: اهالی سیاست، ورزشکاران، هنرمندان مشهور و... کسانی هستند که مدام اخبارشان در رسانهها منتشر شده و مشکلات مردم و مصائب اجتماعی و مسائل فرهنگی خارج از تهران کمتر جایی در اخبار دارند. بنابراین رسالت خبرنگاران به عنوان عنصر واسطه در ایجاد تعامل و همنوایی و توسعه و تعالی بین مسولان و مردم فراموش شده است.
متاجی اضافه کرد: مسئولان، هنرمندان و سیاستمداران مرکز نشین از خبرنگاران و اصحاب رسانه بعنوان مکملی برای تبلیغ خود و اعمال قدرت و تثبیت موقعیتشان استفاده میکنند. این موضوع سبب کنترل فضا و اختصاص احساس عمومی در دست یک عده خاص شده است و این بعدها ممکن است هیجان جامعه را تشدید کند.
مدیر انتشارات ناسنگ همچنین مشکلات اقتصادی را دلیل مهمی برای جای خالی فرهنگ در سبد اقتصادی خانوارها خواند و گفت: مشکلات اقتصادی سبب کاهش گرایش مردم به مقولات فرهنگی شده جز در مرکز و کلان شهرها که اندکی اهالی فرهنگ و فرهنگ دوست با مقاومت در برابر مشکلات به ایفای وظیفه فرهنگی میپردازند، در سایر مناطق فرهنگ در برابر مشکلات مطروحه پس خورده و افراد از ادامه کار و روشن نمودن چراع فرهنگ باز میمانند و در این خلا کار رسانه و خبرنگاران به امورات سطحی و نازل و زرد تنزل پیدا میکند.
رانت دو جانبه سلبریتیها و اصحاب رسانه
حمید فرهمند بروجنی، عضو هیات علمی دانشگاه هنر اصفهان، مترجم و پژوهشگر حوزه هنر و مدیر انتشارات گلدسته درباره نبود عدالت رسانهای بحث مهم دیگری را مطرح میکند و آن شکل گیری نوعی رانت دو جانبه میان سلبریتیها در همه حوزهها با اصحاب رسانه است.
فرهمند بروجنی درباره دلایل نبودن عدالت رسانهای میگوید: یک دلیل این روند به روحیه جامعه خبری برمیگردد. آنها دوست دارند که خبرشان دیده شود به همین دلیل به دنبال انتشار اخبار سلبریتیها میروند. به هر حال در همه جای جهان اخبار سلبریتیها بسیار بیشتر از اخبار مربوط به فرهیختگان توسط عامه مردم خوانده و دیده میشود.
وی افزود: اما رسانهها در هر کشوری در کنار اخبار مربوط به سلبریتیها، اخبار فرهیختگان جامعه را نیز پوشش میدهند و نمیگذارند که نخبگان فرهنگی بدون رسانه بمانند. در ایران متاسفانه وضعیت اینگونه نیست. تریبون در همه جا در دست سلبریتیهاست و آنها تماما تلاش میکنند تا صرفا اخبار مربوط به خود و دوستانشان را مطرح کنند. به همین خاطر تعامل دو جانبهای میان خبرنگاران و سلبریتیها برقرار میشود. آنها در جاهای دیگر به خبرنگاران سرویس میدهند و خبرنگاران نیز اخبار آنها را منتشر میکنند. البته در این میان حساب برخی رسانهها و خبرنگاران دغدغهمند و فرهیخته جداست، اما تعداد این خبرنگاران بسیار اندک است.
فرهمند بروجنی ادامه داد: در برخی برنامههای تلویزیونی که اجرای آنها نیز در دست سلبریتیهاست، بعضا کتابهایی نیز معرفی میشود، که البته کتابهای مهمی نیستند و در همان حوزه نیز کتابهای بسیار بهتری در تهران موجود است. در برنامههایی نیز من دیدهام که چهرهای که خود یک برنامه پرطرفدار دارد دعوت شده و او نیز آن فرد دعوت کننده را بعدا به برنامه خود دعوت کرده است.
کتابهای مهمی که دیده نمیشود
این پژوهشگر و مدرس دانشگاه در بخش دیگری از سخنان خود نبود عدالت رسانهای را باعث دیده نشدن و نابودی کتابهای مهمی دانست که اگر دیده میشدند تاثیر مهمی بر فرهنگ داشتند. وی در این باره اشاره کرد: ایجاد رانتهای رسانهای باعث شده تا حتی نویسندهای که گمنام نیست، اما توان تبلیغات ندارد، کتابش دیده نشود. چه بسیار رخ داده که آثار هنری فاخر هم به دلیل نبودن رسانه از بین رفته است، اما چه بسیار کتابهای ضعیفی که با معرفی زیاد رسانهها معروف شدهاند.
مترجم کتاب «دانشنامه خطوط اسلامی» نوشته ناجی زینالدین المصرف معضل مهم این روزها را نیز ورود سلبریتیها به حوزههای خارج از تخصصشان خواند و گفت: اکنون مد شده که یک چهره مشهور در حوزهای وارد در حوزههای غیرتخصصی خود نیز بشود. فلان بازیگر معروف، داستان مینویسد. کارگردان سریالهای طنز تلویزیونی به عرصه خوانندگی روی میآورد، چهره سینمایی دیگر، حس میکند که باید نقاش هم باشد و... کارهای این افراد حتی نمره متوسط هم نمیگیرد اما چون از پوشش خبری برخوردار است، آثارش بسیار دیده شده و توسط مردم خریداری و مصرف میشود و اسم این جریان را هم مصرف فرهنگی میگذارند!
شکاف عمیق رسانهای بین تهران و شهرستانها
فرهمند بروجنی وجود تبعیض و شکاف میان چهرههای مشهور در تهران و اهالی فرهنگ و هنر در شهرستانها از نظر عدالت رسانهای را بسیار عمیق خواند و ادامه داد: همانطور که گفتم در برنامههای تلویزیونی و بسیاری از رسانهها و خبرگزاریها به دلیل رانت دوجانبه کتابها و آثار ضعیف و متوسط بسیار معرفی میشوند. اگر حتی ذرهای از این امکان به فرهیختگان داده شود، دلخوشیهای بسیاری بوجود میآید و مخاطب هم با محصول درجه یک فرهنگی آشنایی پیدا میکند، اما متاسفانه همیشه این تفکر بوده که اگر در برنامههای تلویزیونی یا اخبار خبرگزاریها سلبریتی حضور نداشته باشد، کل آن برنامهها فایدهای دربر ندارد.
نویسنده کتاب «زیباشناخت مرمت نقاشی» در ادامه با اشاره به این نکته که میتوان ذائقه مردم در مصرف کالاهای فرهنگی را تغییر داد، گفت: بسیاری از فیلمهای فاخر بودند که بدون بهره بردن از بازیگران مشهور، مخاطب و در نتیجه فروش بالایی داشتند و ماندگار شدند. این موارد نشان داده که اگر مردم در معرض آثار فرهنگی مناسب باشند و رسانهها به آنها خوراک فکری برای انتخاب بدهند، تمایل به آثار فرهنگی و هنری با غنای بالا دارند، اما متاسفانه به دلیل حجم بسیار اخبار زرد در رسانهها مخاطبان بدعادت شدهاند. این ظلم است به هنرمندان مهمی که عمرشان را بر سر تولید آثار فاخر گذاشتهاند، اما کارشان دیده نمیشود.
فرهمند بروجنی در پایان گفت: روز جمعه هر هفته شبکه استانی اصفهان برنامهای به نام «زنده رود» پخش میکند که در هر برنامه چند سلبریتی که هیچ ربطی به اصفهان ندارند، دعوت میشوند. در بخشهایی از این برنامه همین سلبریتیها کتابهایی با خود آورده و معرفی میکنند که تماما ضعیف است. هیچگاه نشده که کتابهای اهالی قلم اصفهان معرفی شود. به هر حال کارهای متوسط و ضعیف محکوم به فراموشی است. عمر سلبریتیها نیز کوتاه است، اما آنها تمام تلاششان را میکنند تا از این فرصت کوتاهشان حداکثر استفاده را بکنند. به همین دلیل نیز فضایی برای دیگران بای نمیماند.