به نقل از سایت اخبار رسانه : خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ- مجید سلیمانی ساسانی؛ پژوهشگر ارتباطات و علوم اجتماعی
در ادبیات علوم اجتماعی، مفاهیمی تحت عناوین «تغییر اجتماعی»[1] و یا «تحول اجتماعی»[2] وجود دارد که تاریخ پیدایش آن را میتوان همزمان با جلبتوجه جامعهشناسان به تغییرات گسترده اجتماعی جامعه مدرن دانست. این مفاهیم، گستره زیادی از تغییرات و تحولات را مدنظر قرار میدهند. بهگونهای که تغییر اجتماعی، هرگونه تغییرات در سازمان، ساختار و نهاد اجتماعی تا شیوههای زندگی را جزو وجوه خود قلمداد میکند. بااینحال، بُعد اساسی تغییرات اجتماعی را «سرعت» تغییرات دانستهاند که این سرعت، نقشی اساسی در تغییرات اساسیتر در نظم اجتماعی ایفا میکند و بهنوعی میتوان گفت که ما بهسرعت با تغییرات گسترده در نهادهای اجتماعی مانند خانواده و آموزش مواجه هستیم. درحالیکه از آینده نزدیک نیز کمترین اطلاعاتی نداریم و این مسئله قدرت برنامهریزی را از نهادهای ادارهکننده میگیرد. علاوه بر تغییر، سرعت و حجم تغییرات بهگونهای است که مفهوم تحول اجتماعی نیز بهره برد. بدین معنا، میتوان ادعا کرد که تغییرات فرهنگی و اجتماعی آنچنان رخ میدهد که به مفهوم تحول نزدیک است. از این منظر، تحولاتی اساسی که پیشازاین، بعد از مدت زمان طولانی و در فاصله چندین نسل رخ میداد به طرفهالعینی بروز مییابد و این تحول را بهوضوح میتوان در گستره عظیمی از زندگی اجتماعی ملاحظه کرد. درواقع، سرعت تغییر معانی و ارزشها، فراتر از تغییرات اجتماعی است و باید سخن از تحولی اجتماعی به میان آورد که ترکیب و توازن میان بخشهای مختلف جامعه را متحول میکند.
هرچند جامعه متجدد بر اساس اصول شهرنشینی و نظم سرمایهداری خود و الزامات حاکم بر آن، با تغییر و تحول اجتماعی روبرو بوده است، اما سؤال اساسی را میتوان در کلیدواژه «سرعت» دنبال کرد. بدین معنا، سرعت تغییر و تحول در زندگی اجتماعی، به نسبت دهههای گذشته، بیشتر و بیشتر شده است و رسانهها بهطور عام و «رسانههای اجتماعی جدید» را میتوان از عوامل مؤثر بر سرعت تغییرات تلقی کرد. زیرا افزایش تغییرات شیوه زندگی نسبت قابلتوجهی با ظهور گسترده رسانهها (اعم از فیلمها، نمایشهای تلویزیونی، رسانههای مکتوب و اخیراً رسانههای اجتماعی) دارد و آنها، منابع اصلی شیوه زندگی در سراسر جهان هستند.
یک گزاره اصلی برای طرح ما میتواند این باشد که «رسانههای اجتماعی، مهمترین عامل تغییر و تحول اجتماعی و تعیینکننده روندهای فرهنگی و اجتماعی هستند». حال این سؤال پیش میآید که رسانههای اجتماعی واجد چه ویژگیهایی هستند که گزاره اصلی ما را تأیید میکند؟ در چند عبارت میتوان پاسخ خود را معطوف به تغییراتی کنیم که رسانههای اجتماعی در عرصههای «خُرد» و «کلان» اجتماعی بانی آن بودهاند. در این صورت، تحول و تغییر روابط و تعاملات اجتماعی را هم میتوان در عرصههای خُردی همچون اقشار، طبقات اجتماعی، گروههای کوچک، زندگی روزمره، سبک زندگی و شیوههای کنش و کنشگری دید و هم در عرصههای کلانی همچون؛ حکمرانی اجتماعی و فرهنگی، مجتمعات وسیع، سازمانها، نهادها و ساختارهای بزرگ. در این صورت، میتوان تحول و تغییر کلانی که بهواسطه رسانههای اجتماعی در نظام اجتماعی رخ داده است را موردبررسی قرارداد.
نهایتاً آنکه رسانههای اجتماعی، آنچنان در حال پیشرفت و بهاصطلاح اجتماعی کردن فرایندهای ارتباطی و رسانهای هستند که مرزهای اکنون و آینده را از بین بردهاند. بهعنوانمثال، فیسبوک اخیراً وارد حوزه تلویزیون اجتماعی شده است و با خدماتی تحت عنوان «تماشا»[3] بهراحتی میتواند فرایندهای تماشای ویدئو را پیشبینی کند و در هرلحظه بداند که مردم به چه چیزی توجه کردهاند و یا توجه خواهند کرد و یا حتی چه چیزهایی بیشتر موجب خنده آنان میشود. علاوه بر این، رسانه اجتماعی نهتنها ابزار «انتشار» را برای کاربرانش فراهم میکند، بلکه ابزار «تولید» ویدئو را نیز در اختیار آنان قرار میدهد. برنامههای آنلاین ویرایش صوت و تصویر در رسانههای اجتماعی، با کاربری آسان در اختیار همه قرار دارد و حتی با توجه به محتوای شما، موسیقی مناسب و بدون حق کپیرایت در اختیار شما میگذارد. همه این امکانات و یا حتی فراتر از آن در رسانههای اجتماعی مورداستفاده است و هرروز نیز توسعه مییابد. این توسعه نیز فرایندی بس پیچیده است که شناسایی آینده نزدیک و دور رسانههای اجتماعی را با مشکلاتی بس عظیم مواجه میسازد. اما بدون رویارویی با وجه امروزین رسانههای اجتماعی و فهم آن، امکان گفتگو با کلیت آن وجود ندارد. قدم اول این گفتگو نیز جدی گرفتن نقش رسانههای اجتماعی و توسعه روزافزونش در روندهای خُرد و کلان فرهنگی و اجتماعی است.