به نقل از سایت اخبار رسانه : به گزارش خبرنگار خبرگزاری مهر، «نشست تجربه سفر» با موضوع «سفر به چین» با گزارش محمدمهدی رحیمی، مدیرکل اخبار داخلی خبرگزاری مهر، عصر امروز 11 دیماه با حضور دبیران و خبرنگاران «مهر» و «روزنامه تهران» تایمز در سالن اجتماعات این خبرگزاری برگزار شد.
این نشست با هدف سهیم شدن فعالان رسانهای مهر و تهران تایمز با تجربیات سفرهای رسانهای دیگر همکارانشان در این دو مرکز رسانهای برگزار شد و محمدمهدی رحیمی تجربیات و برداشتهایش از سفری که حدود 50 روز قبل به چین داشته، را گزارش کرد و سید امیرحسن دهقانی سردبیر خبرگزاری مهر و علی کریمپور، مدیر منابع انسانی این خبرگزاری در مقام ناظران کیفی و ارزیاب به ارائه نکاتی در خصوص گزارش این سفر رسانهای پرداختند.
محمدمهدی رحیمی در این نشست با بیان اینکه سفر پنجاه روز پیش ما به چین به دعوت روزنامه «چاینا دیلی» انجام گرفت، اظهار کرد: این سفر 6 روزه با هدف حضور اهالی رسانههای مختلف از سراسر دنیا در یک رویداد فرهنگی اجتماعی در استان «جیانگسو»ی چین تدارک دیده شده بود و مسئولان رسانهای از نقاط مختلف در این تور حضور داشتند.
وی ادامه داد: این تور که برای چهارمین سال متوالی برگزار میشد، با همکاری استانداری استان جیانگسو و روزنامه چاینا دیلی برپا میشود و به نظر میرسد هدف از آن معرفی ظرفیتها و جاذبههای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و گردشگری چین به اهالی رسانه کشورهای مختلف است. طبعتا اهالی رسانه در هر کشوری میتوانند خودشان به ابزار معرفی آشنایی بیشتر این ظرفیتها و جاذبهها به مردم کشورشان بدل شوند و این فرایند نهایتاً میتواند منافعی را برای چین و استان مذکور به همراه داشته باشد.
مدیرکل اخبار داخلی خبرگزاری مهر به تشریح موقعیت روزنامه «چاینا دیلی» پرداخت و توضیح داد: این روزنامه از شناختهشدهترین روزنامههای چین است و به زبان انگلیسی منتشر میشود. با توجه به اینکه مردم عادی چین آشنایی خوبی با زبان انگلیسی ندارند، با این وجود تیتراژ این روزنامه در چین قابل توجه است و مخاطبان زیادی هم دارد. میتوان گفت که این روزنامه در جهان به عنوان سخنگوی انگلیسیزبان کشور چین شناخته میشود و جایگاه مهمی در بین رسانههای چین دارد. اتفاقا «خبرگزاری مهر» و «روزنامه چاینا دیلی» طی سفری که آقای دکتر دهقانی به آنجا داشتند، تفاهمنامهای با هم امضا کردند و سفر ما هم در راستای برنامههایی است که بعد از امضای آن تفاهمنامه به اجرا درآمده است.
رحیمی با اشاره به اقدامات مقدماتی چینیها برای آشنایی مهمانان با برنامهها و انجام هماهنگیهای لازم برای یک تور رسانهای اظهار کرد: از حدود 40 روز قبل از آغاز سفر مسئولان برگزار کننده این تور، برنامههای این سفر را برای ما ارسال کردند؛ بعد از گذشت حدود 20 روز برنامه دومی را فرستادند که واجد اندکی تغییرات بود و این تغییرات را به اطلاع ما رساندند. ضمن اینکه در پیامی به ما گفتند که در اولین روز سفر، برنامه دقیق شما در این تور به اطلاع شما خواهد رسید و از ما خواستند اگر ملاحظات یا پیشنهادات خاصی در خصوص زمانبندی مناسب پروازها و رفت و برگشت و... داریم به اطلاعشان برسانیم تا رویدادهای پروازی یا باقی مراسم بر مبنای آن ملاحظات برنامهریزی شود.
وی با مقایسه این دقت نظر و نظم در برنامهریزی با برنامههای و همایشهایی که در ایران برگزار میشود گفت: این نظم و دقت را ذکر کردم تا بتوانیم فقدان آنها را در برنامههایی در داخل کشور ما انجام میگیرد را درک کنیم؛ برنامههایی گاه تا روز برگزاری آنها هنوز مهمانان اصلی آنها مشخص نشده و همان زمان مشخص میشود، چه برسد به اینکه برنامه دقیق نشستها و بازدیدهایش مشخص شده باشد!
این مسئول رسانهای درخصوص ملاحظاتش در این سفر توضیح داد: تنها ملاحظهام را که از پیش به مسئولان برگزاری این تور یادآور شده بودم، امکان در اختیار داشتن «غذای حلال» بود و آنها هم متعد برآوردن این خواسته بودند. به این ترتیب هم در هواپیما، چه در سفر رفت و چه در سفر برگشت به ما بستههای غذاییای میدادند که ویژه مسلمانان بود و بین ایرانیان حاضر در چین به «موسلمان چه» معروف است. این واژهای است که به زبان چنین بر روی غذاهای حلال ویژه مسلمانان نوشته شده است.
رحیمی با تاکید بر اینکه برنامههای سفری که برای ما تدارک دیده بودند، بسیار فشرده بود، گفت: ما در این 5 روز 5 شهر مهم را بازدیک کردیم و گاهی برنامهها به نوعی پیش میرفت که در طول یک روز مجبور بودیم 7 یا 8 منطقه را بازدیک کنیم. به نظر میرسید اولویت برگزارکنندگان این تور این بود که طبق برنامهشان ما همه مناطق پیشبینی شده در کنداکتور را بازدید کنیم، ولو اینکه کیفیت این بازدیدها چندان بالا و مناسب نباشد! به عبارت دیگر کیفیت این بازدیدها الویت ثانوی آنها بود؛ یعنی حتی اگر تصویری مبهم از آن مناطق و پدیدهها در ذهن ما شکل میگرفت و از عمق قابل قبولی برخوردا نبود، چندان اهمیتی برای آنها نداشت؛ آنچه مهم بود اجرایی شدن همه برنامهها و بازدیدها بود.
رحیمی اظهار کرد: این دقت و پایبندیشان در اجرای برنامههای پیشیبینی شده و برنامهریزی شده و تلاش برای اجرای همه برنامههای از پیشتعیین شده به هر قیمتی، برای من جالب بود و میتواند واجد درسی برای ما باشد.
وی در ادامه توضیحاتی درباره استان مسلماننشین «ارومچی» داد و تشریح کرد: یک نکته اینکه در آنجا تقریبا نمادی از اسلام و مسلمانی دیده نمیشد، مثلا حتی در فرودگاه این استان نمازخانهای وجود نداشت. از سوی دیگر میزان بازرسیهای امنیتی در این استان به شدت بالا بود و این بر مبنای آن تصوری از این ایالت است که آنجا را محل فعالیتهای تروریستی میداند.
وی با اشاره به مراسم افتتاحیه این تور رسانهای گفت: مراسم افتتاحیه با حضور استاندار ایالت «جیانگسو»، مسئولان شهری مرکز این ایالت، قائم مقام روزنامه «چاینا دیلی»، نماینده حزب کمونیست چین و... برگزار شد و نکته جالب این بود که همه این مسئولان و مقامات کمتر از 5 دقیقا صحبت کردند و متن سخنرانیهایشان از پیش ترجمه شده بود و همزمان توسط مترجم خوانده میشد تا همه از محتوای آن سخنان مطلع شوند. کل این مراسم افتتاحیه کمتر از 60 دقیقه طول کشید و این باز میتواند برای برگزاری مراسم افتتاحیه و اختتامیه همایشها و برنامههای ما نکاتی درسآموز داشته باشد.
مدیرکل اخبار داخلی خبرگزاری مهر، سپس به تشریح برنامههای بازدید از مناطق و مراکز مختلف چین اعم از مراکزی چون موزه قدمی جیانگسو که در آن بخشی را برای استفاده کودکان در نظر گرفته بودند، مرکز تحقیقات ژنتیک که آن را با همکاری متخصصان و دانشمندان آلمانی ساخته بودند و ابایی در اظهار این بهرهگیری از علم و تکنیک آلمانها نداشتند، مراکز صادراتی بسیار بزرگ گل و گیاه که عموما برای صادرات تولید میشدند، فستیوالهای بومی که به نظر میرسید جوانان چینی نقش زیادی در برگزاری و اجرای آنها ندارند، جنگل بامبو که به گفته چینیها بزرگترین جنگل بامبو در دنیا است، مهد سالمندان که چیزی شبیه به مهد کودکهای ما است ولی برای سالمندان تدارک دیده شده و اوسط خیرین تامین مالی میشود و... پرداخت.
رحیمی همچنین به نگاتی فرهنگی اجتماعی از حیات جمعی چینیها اشاره کرد و توضیح داد: در آنجا هم مانند ایران با این فرهنگ «ترین»ها مواجهیم. مثلا ما را به هر مرکز یا منطقهای میبرند میگفتند این اولین نمونه یا بزرگترین یا برتری نمونه در کل چین یا کل دنیا و... است. به نظرم رسید این یک فرهنگ عام و جهانی است، چون ما به شرق آفریقا هم که رفته بودیم در آنجا هم این اولین بودن، یا بهترین و بزرگترین بودن مورد تاکید قرار میگرفت، کما اینکه در ایران هم همینگونه است.
وی با بیان اینکه موزههای موجود در چین بسیار شوغ و پربازدید است، افزود: تقریبا همه بازدیکنندهها هم خود چینیها هستند، نه لزوما توریستهایی که به چین آمدهاند و این نشاندهنده نوعی علایق فرهنگی و تاریخی به داشتههایشان است.
به گفته وی روحیه کار تیمی در چینیها به خوبی دیده میشود و مثلا وقتی برای تهیه یک گزارش یا مصاحبه سراغ کسی میآمدند عملا یک تیم این کار را انجام میداد، یک نفر کار صدا برداری را انجام میداد، یکی تصویر میگرفت، دیگری مکتوب میکرد و حتی گویا دو نفر هم بودند که به عنوان کارآموز حضور پیدا میکردند تا تجربه و آموزش کسب کنند.
رحیمی با اشاره به سبک زندگی چینیها اظهار کرد: زمانبندی غذار خوردن و خوابشان بسیار جالب بودف آنها بین ساعت 11 تا 12 به ما ناهار میدادند و شام هم معمولا در ساعت 18 تا 18:30 سرو میشد و تا حدود ساعت 20:30 دقیقه دیگه شعر عملا خوب بود و همه مغازهها تعطیل میشدند. از آن طرف هم با طلوع آفتاب همه خیابانها مملو از رفت و آمد شاغلان و کارمندان و... میشد. شاید یکی از مهترین عوامل پیشرفت و موفقیتشان در کار هم به همین نکته برگردد. در حالی که متاسفانه این نوع زمانبندی معیشت روزانه در کشور ما اصلا رایج نیست.
وی همچنین به حضور گسترده میانسالها و حتی افراد مسن در شهر و محلهها اشاره کرد و گفت: در بین جمعیت شهری و کسانی که در خیابانها میبینید بروز افراد مسن و میانسال کاملا مشهود است و شما خیل کم بچهها و افراد کم سن و سال را میبینید. احتمال میرود که این موضوع به سیاستهای جمعیتی سالهای اخیر در چین مرتبط باشد.
به گفته رحیمی فرهنگ استفاده از انرژی خورشیدی در بین مردم چین شدیداً رواج دارد و وقتی شما در شهر راه میروید تعداد بسیار زیادسلولهای جذب انرژی خورشیدی را بر روی بامهای خانهها مشاهده میکنید که عموما برای گرم کردن آب از آنها استفاده میشود. چیزی که به تازگی در کشور ما وارد شده و امیدواریم گسترش پیدا کند.
مدیرکل اخبار داخلی خبرگزاری مهر، معماری موجود در چین را «ساده و «تکرار شونده» خواند و اظهار کرد: شما اگر یک شهر چین را ببینید، گویی معماری همه شهرها را دیدهاید؛ به این معنا که تقریبا همه شهرها و محلهها از یک سبک معماری بهره میبرند و چندان تنوعی در این امر وجود ندارد. معماریشان یکشکل و تکرار شونده و مبتنی بر سیاست بلندمرتبهسازی است.
وی ادامه داد: یکی دیگی از نکات اجتماعی و شهری جالب در آنجا تاکید بر استفاده از موتورسیکلت و دوچرخه در خیابانها است و در همه خیابانهایشان، حتی در تونلهایشان لاینهای مجزا برای عبور و مرور دوچرخهسوارها و موتورسوارها تعبیه شده است.
رحیمی گفت: نکته مهم دیگر درباره چین فراگیری زیرساختهای توسعه به طور متوازن در آنجا است؛ تصورم این بود که شاید مسئولان این تور به طور گزینشی و گلخانهای برخورد کنند و ما را به بازدید مراکز توسعهیافته ببرند. به همین خاطر سعی کردم جاهای دیگری را هم ببینم. وقتی این مناطق را هم دیدم واقعا تفاوت زیاد احساس نکردم و معتقدم به طور یکسان زیرساختهای توسعه در همه جا فراگیر شده است و چیزی کم از کشورهای توسعهیافته غربی نداشت.
وی با بیان اینکه وضعیت بهداشت و نظافت شهرها و خدمات عمومی در چین واقعا خوب است، اظهار کرد: فضای امنیتی گستردهای در آنجا حاکم است؛ دروبینهای حفاظتی زیادی در سطح شهر وجود دارد و مثلا آنها با فیلترینگ کامل شبکههای اجتماعی مانند فیسبوک و پیامرسانهایی مانند تلگرام و... کاملا همه چیز را تحت کنترل دارند؛ منتهی مسئله این است که با فراگیر کردن «وی چت» همه نیازهای مردم به فیسبوک و تلگرام و... را پاسخ دادهاند و این مسئلهای است که ما در ایران آن را به طور ناقص انجام دادهایم.
رحیمی در پایان به اهداف چینیها از برگزاری چنین تور رسانهای پرداخت و گفت: اولا آنها در راستای یک دیپلماسی عمومی این کار را انجام میدهند که برای همه کشورها لازم است. ثانیا کارشان از نظر پیشرفت و توسعه اقتصادی کاملا موجه است و میتواند سرحلقههای اقتصادی را به چین وصل کند.
وی در ادامه گفت: اما تکته مهمتر این است که چینیها در دهههای اخیر توانستهاند با اقتصادشان دنیا را بگیرند و مثلا الان مهمترین مسئله آمریکا این است که چطور با چین رابطه برقرار کند. با این حال آنها از نظر فرهنگی زیاد پیشرفت و نفوذ نداشتهاند و به نظر میرسد این اقدام برای برگزاری تورهای رسانهای با هدف نوعی نفوذ فرهنگی و رسانهای است.
رحیمی در پایان افزود: چینیها به این نتیجه رسیدهاند که اگر بخواهند به قدرت برتر دنیا تبدیل شوند، نیازمند همین نفوذ فرهنگی و رسانهای هستند و دارند در این مسیر حرکت میکنند تا رسانههای نقاط مختلف بتوانند منعکسکننده فرهنگ و فضای حاکم بر چین و ظرفیتها و جاذبههای فرهنگی و اجتماعیشان باشد.
مزیتهای یک «بنبست» و مضار یک «شاهراه»
در بخش پایان این نشست، سید امیرحسن دهقان، سردبیر خبرگزاری مهر که به عنوان ناظر کیفی در این نشست حضور داشت در سخنانی کوتاه به تفاوتها و تمایزات جامعه چین با جامعه ایران اشاره کرد و گفت: نکته اول این است که ایران حالت یک «چهارراه» را دارد و مسیر عبور و مرور خیلی از اقوام و فرهنگها بوده است، اما چین حالت یک «بنبست» را دارد و آن تکثر و چندگانگی قومی و فرهنگی را که در ایران میبینیم در آنجا وجود ندارد.
وی ادامه دارد: این تمایز باعث میشود که آدمها در چین خیلی شبیه به هم باشند و ما با یک جامعه یکدست مواجه باشیم که در آن روحیه مشارکت و کار جمعی به شدت بالا است، درست برعکس ایران که به دلیل این چندگانگیها و تکثر قومی و فرهنگی، مشارکت و کار جمعی حجم بسیار کمی دارد.
دهقان اضافه کرد: از سوی دیگر همان یکدستبودن امکان مناسبی را برای کار سلسلهمراتبی و احترام به مراتب بالادستی را در چین ایجاد کرده است، ولی در ایران ما با حاکمیت بک فضای سرکش مواجهایم که نمیتواند به مراتب بالادستی احترام بگذارد.
سردبیر خبرگزاری مهر با بیان اینکه چینیها در سالهای اخیر تلاش میکنند خود را از آن بنبست بیرون بکشند، افزود: مهمترین مشکل آنها در این مسیر زبان آنها است که امکان تعامل فعال با جهان را محدود میکند. بیس(پایه) زبانی ما با زنان غربیها و اعراب یک بیس واحد است، ولی پایه زبانی چینیها اینطور نیست و این امکان ارتباط را شدیدا محدود کرده است.
وی با بیان اینکه چینیها در دورههای اخیر شدیداً به غربی شدن و غربگرایی متمایل شدهاند، گفت: آنها فرهنگی بسیار غنیای دارند ولی در دهههای اخیر به سمت غربیشدن پیش رفتهاند و مثلا وقتی میخواهند نمادهای توسعه خود را معرفی کنند، نمادهای لوکس غربیشده خودشان را به نمایش میگذارند.