به نقل از سایت اخبار رسانه : بیژن نوباوه وطن، خبرنگار سابق ایران در سازمان ملل متحد، در گفتوگو با خبرنگار مهر درباره تجربه خبرنگاری ایرانیها در آمریکا اظهار کرد: این تجربه طولانی نیست. شاید بعد از انقلاب اول سازمان خبرگزاری جمهوری اسلامی در سالهای حدود ۱۳۷۰ یا ۱۳۷۲ توانسته بود به سازمان ملل خبرنگارانی را اعزام کند. من هم نخستین خبرنگار ثابت ایرانی بودم که برای سازمان صدا و سیما در سال ۱۳۷۹ اعزام شدم.
وی گفت: در آنجا برای ما شرایط سختی بود. مهمترین مشکل ما شیوه برخورد دولت آمریکا بود که به دلیل مخالفتهای سیاسی که با ما داشت صورت میگرفت. اساسا برای نیروهای ما و همینطور دیپلماتهای ایرانی مضیقههای فراوانی درست میکردند. در مدت پنجسالی که در این کشور حضور داشتم، هیچگاه یک دعوت رسمی از سوی وزارت خارجه آمریکا، وزارت کشور آمریکا یا سایر نهادهای قانونیشان برای من صورت نگرفت. تقریبا سعی میکردند ما را در هیچیک از مجامع رسمی خود راه ندهند.
نوباوهوطن ادامه داد: آنها میکوشیدند برخوردی تحقیرانه با خبرنگاران ایرانی داشته باشند. البته این مساله شامل تمام کشورهایی میشد که با سیاستهای آمریکا مخالف بودند. مثلا با کشورهایی چون کوبا، عراق، کره شمالی، کشورهای بلوک شرق، چین و دیگر کشورهایی از این دست، همین نوع برخورد را داشتند. محدودیت تردد ویژهای برای ما قادل شدند و ما بیش از ۲۵ مایل از مرکز شهر نیویورک (میدانی بهنام Columbus Cir) اجازه تردد نداشتیم. حتی برای رفتن به منزلمان که گاهی اوقات خارج از شهر بود، دچار مشکل میشدیم.
به گفته این خبرنگار، ماهیت رفتاری، ماهیت ظاهری آمریکا در مواجهه با جریان آزادی اطلاعت، نسبت به آنچه شعار میدهند بسیار متفاوت است و ۱۸۰ درجه فرق میکند. برعکس آن در کشورهای درحال توسعه حمایت از خبرنگاران بسیار بیشتر است. در حالی که آنها شعارهای بسیاری سر میدهند اما در مواجهه با آن، در یک محیط بسیار بسته اما با روشهای علمی محدودیتهای ویژهای برای خبرنگاری و آزادی بیان وجود داد. آنها در مواجهه با کشورهایی چون ما، با روشهای فیزیکی و سیاسی مقابله میکردند.
نوباوه وطن درباره شیوه مقابله خود با این نوع محدودیتها اظهر کرد: چون در داخل سازمان ملل کار میکردم، خیلی وابسته یا در چنبره رفتارهای تبعیضآمیز آمریکا نبودم و اخبار خودم را با قدرت کامل پوشش میدادم شاید ۹۰ درصد اخبار ما سیاسی بود. تجربههایی که ما در شرایط بسیار سخت سیاسی آمریکا به دست آوردیم، تجربه مهمی بود. با توجه به اینکه در انگلستان هم مدتی خبرنگاری کردم، ماهیت این نوع از کشورها را با این تجربهها به خوبی میتوان لمس کرد و شناخت.
وی افزود: اعتماد به نفسم نسبت به آنچه که ما هستیم و عمل میکنیم در مقابل شعارهایی که آنها میدهند و عمل نمیکنند، خیلی زیاد شد. مسائل مربوط به حقوق بشر و مسائل مربوط به رفاه اجتماعی در آمریکا دروغی است که وقتی به عنوان خبرنگار در آمریکا حضور مییابید، به خوبی درک میکنید. وقتی انسان این را لمس میکند، متوجه میشود که رفتارهای آمریکاییها در این زمینه رفتارهای مدافع سیاستهای کاپیتالیستی است.
این فعال رسانهای در پاسخ به این پرسش که آیا خبرنگاران دیگر به این رفتار تبعیضآمیز واکنشی نشان میدادند، توضیح داد: اساسا رسانهها و مطبوعات در آمریکا دنبالهروی سیاستها و کمال منافع ملی آمریکا هستند. هیچکسی بر خلاف آن حرف نمیزند. حتی یک روزنامه یا جریده را پیدا نمیکنید که بخواهد بر خلاف منافع ملی حرف بزند. آنچه که به عنوان تظاهرات ضدجنگ در آمریکا وجود دارد، ضد منافع آمریکا نیست. خودشان چنین اعتراضاتی را به راه میاندازند که بتوانند صورت وجیه دموکراسی را نمایش دهند. حتی ممکن است پلیس هم با اعتراضکنندگان همراه شود. این در کشورهای غربی یک امر عادی است. اگر جریدهای بخواهد علیه آن منافع حرف بزند، بدترین نوع برخورد با آن صورت میگیرد. دیدید که با مایکلمور به عنوان یک مستندساز آمریکایی که به افشاگری درباره ۱۱ سپتامبر پرداخت، چه برخوردی شد؟ برخورد بسیار زشت و زنندهای با او صورت گرفت. از حقوق شهروندی محروم شد.
نماینده سابق مردم در مجلس شورای اسلامی ادامه داد: وقتی جنگ عراق صورت گرفت، مخاطب آمریکایی کمترین مطالب را در نشریات این کشور میتوانستند در اینباره بیابد. آنها در حفظ صورت ظاهر خیلی تلاش میکنند و به قول معروف ناسزا را به زبان شعر بازگو میکنند (یعنی خیلی جذاب در حالی که دروغ کامل است) اما شاید در کشورهای در حال توسعه حرف حقشان را به دلیل منطبق نبودن با اصول رسانهای، به صورت ناسزا بیان کنند و تاثیر آن منفی شود.
وی با اشاره به بازداشت غیرقانونی مرضیه هاشمی، خبرنگار پرس تی.وی، گفت: او را بدون هیچ گناه و اتهامی بازداشت کردند و بدترین نوع رفتار با او صورت گرفت اما هیچیک از رسانههای آمریکایی در این باره حرف نمیزنند. رسانهها کاملا با نظامشان هماهنگاند. چیزی بر خلاف منافع ملی خود نمیگویند. آنها آزادی را فقط در دو حزب «جمهوریخواه» و «دموکرات» تعریف کردهاند و هیچ کسی حق ندارد در خارج از این دو فعالیت کند. تفاوت این دو حزب آنقدر کم است که به قول آمریکاییها مثل تفاوت بین «پپسیکولا» و «کوکاکولا»ست. یعنی تقریبا هیچ فرقی با هم ندارند. آزادی در آمریکا هم انتخاب بین این دو حزب است. کسی نمیتواند به مسائل اجتماعی به صورت کامل بپردازد؛ مگر آنکه طبق تعاریف آنها صورت گیرد. در بسیاری از بزنگاههای آمریکا مثل جنبش «والاستریت» یا «فرقه داوودیان» شما چقدر شاهد انتشار اخبار واقعی بودید؟ یا همین الان در فرانسه اخبار جنبش جلیقهزردها که ۱۰ هفته از برگزاری آن میگذرد، چقدر به صورت واقعی منتشر میشود؟
به گفته این فعال رسانهای، آمریکا ناقض کامل آزادیبیان است. حتی ویزایی که به ما دادهبودند، نازلترین ویزای آمریکا و توهینآمیز بود. آنها به ما ویزای کارگران کشتی (ویزای c2 ) داده بودند که هیچ حقوقی برای آن مترتب نیست. با این ویزا نمیتوانید کارت امنیت اجتماعی، گواهینامه و... را دریافت کنید. آنها به واقع از نظر سیاسی و رسانهای از کشورهایی چون ایران میترسند چون ما برخلاف جریان استکبار رسانهای حرکت میکنیم.
نوباوهوطن، برخورد با خبرنگار رسانه پرس تیوی را کاری در راستای همین سیاستهای آمریکا دانست و تصریح کرد: پرس تی. وی، بر خلاف سیاستهای رسانهای آمریکا عمل میکند. آنها میدانند که بک خبرنگار آمریکایی که با لهجه آمریکایی سخن میگوید، چه تاثیر مهمی میتواند بر جامعه آمریکا بگذارد. هیچ اعتراضی در آمریکا نسبت به این مساله صورت نمیگیرد چون اساسا مردم آمریکا مردمی سیاسی نیستند. مردمی بسیار سطحینگر هستند و اگر اتفاقی رخ دهد، به آسانی مانند یک بچه میتوان آنها را فریب داد.
وی در بیان نمونهای از این نوع رفتار گفت: همانزمان که حمله آمریکا به عراق رخ داده بود، همانزمان سیلی در یکی از ایالتهای آمریکا رخ داده بود. آنها برای اینکه توجه مردم آمریکا به تجاوز آمریکا به خاک عراق جلب نشود و اخبار جنگ را پوشش ندهند، به مدت ۴ ساعت فیلمی از یک سگ که روی یک تخته چوب در میان سیل گرفتار شده بود را نشان میدادند. سناریویی اجتماعی میسازند تا افکار مردم خودشان را منحرف کنند تا ندانند در عراق، سوریه و یمن چه خبر است. این نمونهای از رفتار عملی آنها نسبت به محدود کردن آزادی بیان است. اگر ماجرای خاشقچی در یکی از کشورهای معارض با سیاستهای غربی رخ میداد، آنها به این آسانی بر آن سرپوش نمیگذاشتند.
نوباوهوطن خود را از همکاران نزدیک خانم هاشمی معرفی کرد و گفت: سالها با او در «سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران» همکار بودم. شخصیتی که ایشان داشت، کاراکتر اسلامی بسیار آگاه نسبت به مسائل و رسانهای بود و این برای همه جذاب است.
وی تاکید کرد: دستگیری ایشان دستگیری قضایی نیست. بازداشت او بازداشت پلیسی است. بر اساس قانونی در آمریکا، اگر کسی شاهد واقعهای باشد، دادگاه میتواند او را احضار کند. هرگز نباید او را دستگیر کنند. مگر آنکه احضارش کنند و نیاید. در حالی که اگر از او درخواست حضور در دادگاه شده بود و او قصد تمرد داشت، هیچگاه به آمریکا سفر نمیکرد. این نشان میدهد که برخورد با ایشان کاملا مخدوش است. رفتار آمریکا با او که خواسته شده گوشت سگ و خوک بخورد، رفتاری کاملا سیاسی و با هداف خاص است.
نوباوهوطن گفت: هاشمی، جاسوس نیست او یک خبرنگار است. دلیل مهم دستگیری او این است که او یک فرد رسانهای است و نشان میدهد پرس. تیوی یک رسانه اثرگذار است و این ارزش را داشته که آمریکا ریسک کند و یک خبرنگار مهم را از چرخه رسانهای علیه خودش خارج کند. این نکته مثبت برای جمهوری اسلامی و خانم هاشمی است که آنقدر قوی عمل کردهاند. آمریکا نمیتواند اتهامی بر خانم هاشمی وارد کند. این یک بازی سیاسی است که کشوری بیمنطق و زورگو به راه انداخته است.
وی ایران را تنها کشوری که قدرت ایستادگی دربرابر آمریکا را داشته، معرفی کرد و گفت: آمریکا هفت تریلون در آمریکا هزینه کرده و هیچ به دست نیاورده است. آنها در پی ضربه به ایران هستند.
به گفته این فعال رسانهای، حداقل تاثیر حرکتهای رسانهای یا فضای مجازی و کمپینها افشای ماهیت آمریکاست و بعدها اگر اتفاقی درباره یک خبرنگار آمریکایی رخ دهد، آنها دیگر هیچ ادعاعی نمیتوانند داشته باشند.
نوباوه وطن درباره رویکرد محافظهکارانه رسانهها در دنیا گفت: رسانههای دنیا تابع سیاستهای کشور خود و در واقع نوکران آمریکا هستند چون کشورهای مستقلی نیستند. آنها از نظر اقتصادی، سیاسی، مالی، بانکی و ... وابسته هستند و نمیتوانند مراودات اقتصادی مستقلی داشته باشد؛ چه برسد به اینکه بخواهند از حقوق یک خبرنگار دفاع کنند. جریان استکبار رسانهای در دنیا شایع است.
وی با بیان اینکه در ایران نیز برخی جریانهای وابسته به غرب حتی برخی بیآنکه پول بگیرند، چنین سیاستی را دنبال میکنند، افزود: این رسانهها سالهاست که پز روشنفکری دادهاند و حالا افشای ماهیت آمریکا برای آنها دشوار است. رفتار محافظهکارانه آنها طبیعی است و تا جریان روشنفکری غربی بر روزنامههای آنها حاکم است، نمیتوانند واقعیتها را ببینند. چهره آنها به خوبی برای مردم مشخص است. دروغگوییهای غربیها دیگر آبرویی برای آنها نگذاشته است. آنها از مظلومیت خانم هاشمی سخن نمیگویند.