طرحی برای انقلاب فرهنگی در اتحادیه اروپا

به نقل از سایت اخبار رسانه :   

به گزارش خبرگزاری مهر، روزنامه لوفیگارو در یکی از آخرین شماره‌های خود به موضوع بحران اتحادیه اروپا و نقش فرهنگ در اصلاح برخی مشکلات موجود، مصاحبه‌ای با «ژان نوئل ترون» مدیر کل «انجمن مؤلفان، آهنگسازان و ناشران موسیقی» (Sacem) انجام داده است. ترون نویسنده کتابی است با عنوان «چه می‌شود اگر از فرهنگ شروع کنیم؟» که در این کتاب خواستار پی‌ریزی مجدد اروپا با کمک فرهنگ و حمایت از صنایع فرهنگی شده است.

وی در این مصاحبه درباره دستور العملی اروپایی در مورد اصلاح حق تألیف که در ۱۵ آوریل پس از تصویب وزرای ذیربط کشورهای عضو اتحادیه اروپا قاطعانه به تصویب پارلمان اروپا رسید، می‌گوید: تصویب این دستور العمل خبر فوق العاده جالبی برای بخش‌های مختلف فرهنگی، حوزه اینترنت و به طور کلی برای اروپاست. این دستور العمل در مورد حق تألیف به بازیگران اصلی حوزه فرهنگ اجازه می‌دهد که بتوانند حقوق بهتری به خبرنگاران و شرکت‌های رسانه‌ای همچنین مؤلفان و هنرمندان و به طور کلی‌تر به شاغلان بخش فرهنگی بپردازند. این بخشنامه از متنی متوازن برخوردار است که در عین حال موارد استثنایی در آن دیده شده است. نکته مهم دیگر بندی است که الزامات تجاری که معمولاً بر برخی شرکت‌های تجاری اعمال می‌شود از برخی سایت‌هایی که اطلاعات محتوایی آن توسط همگان تکمیل می‌شود مانند ویکی پدیا، مستثنی شده است.

ترون ادامه داد: تصویب این دستور العمل کار تحسین برانگیزی بود و بسیاری از نمایندگان شخصاً برای حصول این نتیجه تلاش بسیاری کردند. اعتقاد راسخ این نمایندگان و شجاعت آنها بسیار تعیین کننده بود. بویژه اینکه آنها در برابر قدرت لابی قوی بی سابقه‌ای قرار داشتند که تا لحظات آخر به انتشار اخبار کذب و اعمال ارعاب اقدام می‌کرد.

وی معتقد است اتحادیه اروپایی با این رأی (که به نوعی مقابله با غول‌های امریکایی در حوزه اینترنت است) دو نکته مهم را نشان داد: نخست اینکه اروپا می‌تواند از حاکمیت اقتصادی و سیاسی خود دفاع کند و ثابت کرد مماشاتی که مدت‌ها بر اتحادیه اروپا حاکم بود و نهایتاً عجز و ناتوانی دیگر یک گزینه نیست.

دوم اینکه اتحادیه اروپا می‌تواند در ابعاد بین المللی به عنوان نمونه عمل کند همان طور که در زمینه حفاظت از داده‌های شخصی نیز چنین کرد. این دستور العمل اروپایی که تبعات آن جهانی بود نقطه پایان چرخه مصونیت در اینترنت است که پیشتر آمریکایی‌ها با صدور سند کپی رایت در سال ۲۰۰۰ در عرصه تجارت الکترونیک جا انداخته بودند.

اقتصاد فعلی فرهنگ در اروپا

ژان نوئل ترون در ادامه می‌گوید: بدون در نظر گرفتن آِیندهای برای فرهنگ اروپایی نمی‌توان آینده‌ای برای اروپا در نظر گرفت. اروپا در بین تمام قاره‌ها تنها قاره‌ای است که طی ۳۰ قرن دارای تمدن واحدی بوده است. اهمیتی که در اروپا به فرهنگ در تمام اشکال مختلف آن به عنوان پایه و أساس هویت و آموزش ما داده می‌شود مؤلفهای بارز است. اقتصاد فرهنگی در اتحادیه اروپا معادل ۹/۵۳۵ میلیارد یورو درآمد و اشتغال زایی برای ۷ میلیون نفر است که مشاهده می‌شود اهمیت آن ۵/۲ برابر صنعت خودروست. در چنین شرایطی آینده صنایع فرهنگی ما که بخشی از مدل فرهنگی ماست از سوی سلطه جویی فزاینده غول‌های فناوری که اروپایی نیستند و نظام قانونی و مالی ما در حوزه فرهنگ را زیر سوال می‌برند، تهدید می‌شود. بازیگری فعال در حوزه فرهنگی مانند نت فلیکس که به عنوان آلترناتیو برای دور زدن فیلم و سریال‌ها عمل می‌کند ابتکار خوبی است اما مدل امریکایی آنها در خصوص حق تألیف بر پایه میزان موفقیت کار یا اثر بنا شده است. این امر تهدید جدی برای استقلال مؤلفان و تنوع فرهنگی و نهایتاً آفرینش‌های هنری اروپاست و به همین دلیل نیز سینماگران دانمارکی در سال ۲۰۱۸ اعتراض شدید خود را ابراز کردند.

وی یادآور می‌شود: جامعه اروپا ابتدا در سال ۱۹۵۷ بدون هیچ اشاره‌ای به فرهنگ پایه ریزی شد و طی ۲۰ سال ابتکارات زیادی به نام یک دست سازی یا بازار واحد تضاد منافع بین سیاسیون و فعالان فرهنگی را به نمایش گذاشت. زمانی که در زمان تصویب معاهده ماستریخت فرهنگ به جد به عنوان یکی از حوزه‌های صلاحیت‌های اتحادیه اروپا وارد شد دیگر خیلی دیر بود. بازار مشترک برای شهروندان دیگر رؤیا نبود، بعد از فروپاشی دیوار برلین متحد سازی اروپا با مشکلاتی همراه بود و برای نسل من معجزه واقعی فضای جدیدی بود که اتحاد تمام اروپایی‌ها می‌بایست شکل گیرد. اما سال‌ها بعد دوری از ایده اروپایی نزد بسیاری از شهروندان قوت یافت و پیوستن بسیاری از شهروندان اروپایی به اتحادیه بیش‌تر بر أساس عقلانیت بود تا از سر شوق. تنها طرح واقعی فرهنگی برای تقویت ایده اروپایی طرح اراسموس می‌باشد که ۳۰ سال پیش راه اندازی شد و در زمینه آموزش دانش آموزان، متقاضیان کار و … می‌باشد و تا کنون ۴ میلیون دانشجو و دانش آموز از آن استفاده کردهاند. این برنامه کم‌تر از ۵/۱ درصد بودجه اتحادیه اروپا را دربر می‌گیرد. بخش دیگری از فعالیت‌های فرهنگی نیز در قالب طرح اروپای خلاق است که اعتبار سالانهای معادل ۲۵۰ میلیون یورو یعنی چیزی حدود یک هزارم بودجه کل اروپا دارد. اینها در اصل قطره آبی در اقیانوس بیش نیست. از همین رو من معتقدم که باید روند کار را بر عکس کرد و اولویت‌ها را دوباره چید. با تقویت بخش آموزش، آزادی رسانه‌ها، مسئولیت پذیری و توسعه انجمن‌ها و طبعاً خلاقیت‌ها و حمایت از هنرهای زیباست که می‌توان به این اهداف اروپایی دست یافت.

وی درباره پیشنهادات خود می‌گوید: ابتدا باید سادگی را کنار گذاشت. ما مسیر طولانی را طی کردیم که در واقع معادل عمر یک نسل است. اگر دست به کار نشویم تدریجاً یا به طرز سختی با اولین بحران همه چیز را از دست خواهیم داد لذا باید شرایط را جدی بگیریم. اما در عین حال یک تمایل شدید اروپایی وجود دارد که مایل نیست از دنیا دور بماند بلکه می‌خواهد قوی و رسا ارزش‌های اروپایی را ابراز و اعلام کند.

شکست اتحادیه اروپا

ترون در بخش دیگری از این گفت‌وگو بر ضرورت انقلاب فرهنگی در اروپا اشاره کرد و گفت: «کونرا آودن هاور چالشی را که پیش روی ماست را به خوبی بیان کرده بود. وی می‌گفت: اروپا با تصویب معاهده‌های مختلف، بزرگ نخواهد شد. اروپا در قلب شهروندانش رشد خواهد کرد یا شکست خواهد خورد.» طرح اراسموس نمونه همبستگی ملموس بین مردم اروپاست. من در کتاب خود حدود ۱۰ طرح ساده و ممکن را بر اینکه هویت فرهنگی مشترک در کانون زندگی روزمره ما قرار گیرد، پیشنهاد دادهام. مثلاً ایجاد یک کارت فرهنگی اروپایی برای دانش آموزان ابتدایی که به آنها اجازه خواهد داد در شروع درس خود بتوانند با بازدید از موزه‌ها و مراکز فرهنگی و هنری با مؤلفان بزرگ و آثار مهم اروپایی آشنا شده و به رونق هویت مشترک ما کمک کنند. طرح دیگر ایجاد برنامه خبری مشترک است. زیرا در شرایطی که شبکه‌های خبری اخبار و تحولات سایر کشورهای اروپایی را پخش می‌کنند می‌توان با ایجاد سهمیه‌ای را برای اخبار فرهنگی و معرفی آثار هنرمندان اروپایی در نظر گرفت. چنین اقداماتی حس همسایگی با دیگر کشورهای همسایه و ایجاد اروپای مشترک را تقویت می‌سازد.

این پژوهشگر و هنرمند دیگر پیشنهادات خود را به این شرح بیان کرد: چاپ تصاویر شخصیت‌های فرهنگی اروپایی بر اسکناس‌ها نیز یکی دیگر از این پیشنهادات است. جا دارد که از طریق همه پرسی نظر ۳۵۰ میلیون اروپایی در مورد انتخاب چهره‌های تاریخی اروپا اعم از هنرمندان یا شخصیت‌های سیاسی دریافت شود. غالب أوقات از اتحادیه اروپا به عنوان یک ساختار سیاسی و اقتصادی نام برده می‌شود اما واقعیت این است که این اتحادیه همچنین ساختاری احساسی و ذهنی نیز هست. لذا جا دارد که ما از این پس روی طبقه دوم این موشک کار کنیم.

این مطلب را رایزنی فرهنگی ایران در فرانسه تدوین و برای انتشار به خبرگزاری مهر ارسال کرده است.

برچسب ها:

اخبار رسانه

167
0 0