به نقل از سایت اخبار رسانه : به گزارش خبرگزاری مهر، از زمانی که دولت آمریکا به صورت رسمی از برجام خارج شده است، رسانههای جهان اخبار زیادی را درباره تنش در خلیجفارس منتشر کردهاند. در این میان، بسیاری از کارشناسان معتقدند که رسانهها با انتشار گزارشهای جانبدارانه، نقش مهمی در ایجاد تصویری نادرست از ایران بازی میکنند. «فلوریان سولمان»، محقق حوزه روزنامهنگاری یکی از منتقدان انتشار اخبار ضد ایرانی در رسانههای غربی است. او در گفتوگو با روزنامه لایپزیگر فولکس تسایتونگ از انتشار گزارشهای جانبدارانه علیه ایران در رسانههای غربی انتقاد کرده است. سولمان، مسئول برنامهریزی بخش روزنامهنگاری، رسانه و مطالعات فرهنگی در دانشگاه نیوکاسل انگلستان است. آنچه در ادامه میخوانید، بخشهای از گفتوگو او درباره نقش رسانهها در ایجاد تنش در خلیجفارس است.
ظاهرا هیچکس نمیخواهد که جنگی در خلیجفارس در بگیرد، اما برای جلوگیری از جنگ نیز اقدامی صورت نمیگیرد. شما فعالیت رسانهها در این زمینه را چگونه ارزیابی میکنید؟
در یکسال اخیر، ادعاها و تهدیدات دولتمردان آمریکایی در رسانههای اروپایی بیشتر منعکس شده است. علاوه بر این، رسانههای معروف جهان نیز نقش زیادی در شکلگیری نظریهها و فرضیههای مربوط به جنگ و تنش در خلیجفارس دارند. به طور مثال رسانهای مانند اشپیگل به صورت منظم از درگیری و جنگ متقابل میان ایران و آمریکا خبر میدهد. این در حالی است که دولت ترامپ از توافق هستهای با ایران خارج شده است. برجام یک توافق بینالمللی است که در سال ۲۰۱۵ میان کشورهای اروپایی، آمریکا، ایران، چین و روسیه امضا شد. حقیقت این است که دولت ترامپ توافق هستهای با ایران را نقض کرده است و شروعکننده تنش نیز آمریکا است.
آیا میتوان گفت که این اختلافات پیشزمینه تاریخی دارد؟
خیر، با این وجود، ایرانیها به خوبی به یاد دارند که آمریکا و انگلیس در سال ۱۹۵۳، با یک کودتا دولت محمد مصدق را سرنگون کردند. مصدق نقش مهمی در ملی کردن صنعت نفت ایران داشت و این اقدام او منافع دولتهای غربی را تهدید میکرد. پس از برکناری مصدق، شرکتهای آمریکایی و انگلیسی سهم زیادی از صنعت نفت ایران داشتند. این در حالی است که پس از انقلاب اسلامی در سال ۱۹۷۹، صنعت نفت ایران دوباره ملی شد. در واقع دولت ایران ترجیح داد تا دولتهای غربی را در بهرهبرداری از منابع ملی خود شریک نکند. حال سوال این است که آیا این مسئله باعث شده تا واشنگتن از برجام خارج شود؟ اینها مسائلی است که رسانههای اروپایی به آنها نمیپردازند.
آیا کشورهای غربی درباره دستیابی کشورها به فناوری هستهای، استانداردهای دوگانه دارند؟
بله، در حال حاضر این استاندردهای دوگانه وجود دارد. به طور مثال، ایران پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای را امضاء کرده که در آن، استفاده از انرژی هستهای به منظور مقاصد صلح آمیز مجاز شمرده شده است. با این وجود، آمریکا تحریمهای گستردهای را علیه ایران تحمیل و به مردم ایران خسارت زیادی وارد کرده است. در مقابل، تعدادی از کشورهای منطقه مانند اسرائیل، هند و پاکستان دارای سلاحهای هستهای هستند. اگرچه این کشورها از امضای پیمان منع گسترش تسلیحات هستهای امتناع میکنند، اما برخلاف ایران در مجامع عمومی محکوم نمیشوند. اکثر رسانهها نیز نمیخواهند که این کشورها تحت بازرسیهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی قرار گیرند و یا اینکه تحریم شوند.
چرا چنین رویکردی وجود دارد؟
تحقیقات در این باره نشان میدهد که رسانهها ترجیح میدهند تا نظریات سیاستمداران مهم و قدرتمند را منعکس کنند. به همین دلیل، سیاستمداران غربی در صدر اخبار جهان جای دارند. علاوه بر این، برای سازمانهای رسانهای ارزانتر و بهتر است تا از بیانیههای مهم سیاسی و اقتصادی استفاده کنند. برخی تحقیقات نشان میدهد که روزنامهنگاران برای پیشبرد اهدافشان با سیاستمداران قدرتمند تعامل دارند. این منجر به نزدیکی میان سیاستمداران و روزنامهنگاران میشود و همچنین میتواند بر اخبار و گزارشهای رسانهها تأثیر بگذارد. هر چند هنوز هم روزنامهنگاران متعهد در جهان وجود دارند.
این انتقادات شما، در واقع فرضیهها درباره رسانههای زنجیرهای و اخبار دروغین را تایید میکند؟
بله، من در مقابل این گروهها از رسانههای مستقل و آزاد حمایت میکنم. من انتقاداتم را براساس تحقیقات علمی مطرح میکنم که بیانگر کمبود گزارشهای بیطرفانه در حوزههای سیاسی، زنان، کارگران، اقلیتهای قومی و مذهبی و همچنین مهاجران است. در واقع این پژوهشها نشان میدهند که فشارهای سیاسی و اقتصادی چگونه بر عملکرد رسانهها تاثیر میگذارند.
به نظر شما گزارشهای منتشر شده درباره ایران جانبدارانه است؟
از آنجا که سیاستمداران و فعالان اقتصادی آلمان به همکاری با ایران علاقه دارند، اخبار مربوط به ایران در رسانههای آلمانی با جانبداری کمتری نوشته میشوند. به طور مثال، هایکو ماس، وزیر امور خارجه آلمان درباره پایبندی ایران به توافق هستهای بارها صحبت کرده و این اظهارنظر انعکاس زیادی در رسانههای آلمان داشته است. اما به طور کلی، رسانهها تصویر درستی درباره ایران ارائه نمیدهند. چند سال پیش جورج بوش گفته بود که ایران محور شرارت است و بسیاری از رسانهها این گفته را منعکس کرده بودند. شنیدن این جمله از زبان رئیسجمهور آمریکا بسیار خندهدار بود. در آن زمان، هیچ رسانهای به این مسئله اشاره نکرد که ایران در صد سال گذشته به هیچ کشوری حمله نکرده است، یا به طور مثال، وضعیت حقوق بشر در عربستان سعودی بسیار بد است، ولی رسانهها کمتر به آن میپردازند.
چندی پیش بر اساس درخواستهای مقامات ایالات متحده، دولت انگلیس یک نفتکش ایرانی را توقیف کرد. ایران نیز در مقابل، نفتکش انگلسی را توقیف کرد. چرا جنجال بر سر توقیف نفتکش انگلیسی بیش از توقیف نفتکش ایرانی است؟
من کارشناس مسائل حقوقی نیستم و بنابراین نمیتوانم درباره جنبه حقوقی ماجرا نظر دهم. اما شما میبینید که رسانههای غربی درباره مسائل سیاسی استانداردهای دوگانه دارند. واکنشها به توقیف یک نفتکش انگلیسی توسط ایران به نظر من بسیار بیش از حد است. این اتفاق مرا به یاد ورود ایالات متحده به جنگ ویتنام میاندازد. در آن زمان نیز دولت ایالات متحده ادعا کرد که نیروهای ویتنام شمالی به ناوهای نیروی دریایی آمریکا حمله کردهاند، در نتیجه آمریکا بمباران هوایی شمال ویتنام را آغاز کرد و از سال ۱۹۶۵ با ارتشی بزرگ وارد ویتنام جنوبی شد و شروع به سرکوب ویتکنگها کرد. هر چند سالها است که درباره عواقب جنگ ویتنام در سراسر جهان صحبت میشود و تا به امروز بسیاری در جهان علیه اقدامات آمریکا در این جنگ موضعگیری کردهاند، اما اکثر رسانههای ایالات متحده در آن زمان از ورود این کشور به جنگ پشتیبانی کردند.
*این مطلب توسط رایزن فرهنگی ایران در آلمان برای خبرگزاری مهر ارسال شده است.