به نقل از سایت اخبار رسانه : خبرگزاری مهر- گروه فرهنگ
اتفاقات شگفتآور یکی پس از دیگری رخ میدهد. در حالی که رسانهها، مسئولین و مردم در طول دو هفته گذشته به شکل مستمری امیدوار بودند که دولت سرانجام به میدان مواجهه با افکار عمومی نگران و گلایه مند پا بگذارد و پاسخی برای یک سرمایه اجتماعی بزرگ که به سرعت در حال نابودی است بیابد حالا دلسوزان نظام امیدوارند که رئیس دولت فکر مواجهه مستقیمتر با مردم را از سر بیرون کند. همین ۵ دقیقه کافی است.
ابهامات مختلف در شیوه اجرای طرح جدید بنزینی و بیاطلاعی عموم مردم از سرنوشت عواید و نتایج و حتی دلایل تصمیمگیری آن با وجود گذشت ۱۴ روز پرتنش و حساس در افکار عمومی ایرانی ها همچنان باقی است.
ایران ۱۴ روز سخت و سرد را در انتها و ابتدای دومین و سومین ماه پاییز سرد امسال گذراند و با وجود همه عواقب و تبعات تلخ این تصمیم در جامعه ایران ابهامات، سوالات و گلایهها از طرح جدید بنزین همچنان باقی است و انتظارها برای شفافیت و پاسخگویی شاید در تاریخ سیاسی اجتماعی ایران تا این اندازه همه اقشار مردمی را دربر نگرفته بود.کارشناسان رسانه ای اکثرا معتقد بودند که کناره کشیدن رئیس جمهور از مواجهه مستقیم با مردم یکی از بدترین تصمیمات رسانه ای دولت است و در حالی که سایر اجزای دولت نیز اهمیتی به مسئله بسیار مهمی به نام اقناع رسانه ای مردم نمی دهند عواقب این تصمیم یا بی تصمیمی به زودی دامان دولت را خواهد گرفت.
حسن روحانی رئیسجمهور دولت مستقر سرانجام دو روز پیش درجلسه شورای اداری استان آذربایجان شرقی شروع به گفتگو درباره این موضوع کرد. اگر چه روحانی جسته و گریخته در طول این دو هفته درباره این طرح و اغتاشاشات و عوارض آن گفتگو کرده بود اما تاخیر۱۴ روزه در گفتگوی مستقیم درباره ماجرای بنزین انتظارها برای برقراری یک دیالوگ رسانهای تاثیرگذار و منطقی و واضح از سوی رئیس جمهور با مردم را به شدت بالا برده بود. نتیجه اما شگفتانگیز بود. روحانی با همان خندههای طعنهآمیز معروفش در کمال حیرت گفت که مثل بقیه مردم جمعه صبح از طرح جدید بنزینی باخبر شده است.او گفت اصرار کرده است که به او تاریخ اجرای سهمیه بندی بنزین را نگویند و نتیجه این شده است که او هم خبر نداشته است که موعد اجرای یکی از مهمترین تصمیمات تاریخ دولت چه زمانی بوده است.واقعا در سیستم رسانه ای دولت چه خبر بود؟
واکنش های این ۴۸ ساعت به این اظهارنظر حالا دیگر معروف شده روحانی طبق انتظار به شدت تند بوده است. این جمله روحانی خیلی زود تبدیل به موضوعی برای گفتگوهای داغ این روزها شد.از سیاسیون مختلفی همچون کرباسچی که خود را حامی دولت نامید و از عرق شرم صحبت کرد تا شبکههای اجتماعی همه یکصدا به بیخردی این گونه مواجهه رسانهای با مردم واکنش نشان دادند و دلسوزان دولت و نظام بار دیگر تاسف خوردند بر فرصتهایی که یک به یک در حال از دست رفتن است و امکانی برای بازگشت به عقب نیز وجود ندارد.چرا؟فقط به این دلیل واضح که دولت با وجود همه سروصداها و ادعاها هیچ الگو و استراتژی رسانه ای مشخصی ندارد و ظاهرا با چیزی به نام رسانه بیگانه است.
اگر چه رئیس جمهور روحانی در تایم کوتاهی ( ظاهرا ۵ دقیقه)به شیوه رسیدن به تصمیمی واحد برای این طرح اشاره کرد و حرفهای مهمی هم درباره تعویق چندباره این حرف زده بود اما همه چیز زیر سایه سنگین «من هم با شما صبح جمعه باخبر شدم» قرار گرفت و سوالات کمرنگ برای یافتن عقل رسانهای دولت را پررنگتر کرد. ما با چه چیزی مواجهیم؟
به واقع مشخص نیست که آیا کسانی در دولت مسئولیتهایی رسانهای به عهده دارند یا خیر؟ آیا مشاور رسانهای رئیسجمهور که سالها به حرفهای بودنش پز میدادند و می داد در جریان این شیوه مواجهه با مردم هست یا نه و این که چگونه ممکن است کسی فقط به صرف بودن در میانه جامعه متوجه نشود که این نوع شیوه مواجهه رسانهای با مردم خسارتی خانمانسوز و وحشتناک به دنبال دارد.
رئیس جمهور تحت فشار است. آسمان تهران روز به روز تیرهتر میشود و معترضان و سوالکنندگان کمکم به این نتیجه میرسند که پاسخی برای سوالات آنان وجود ندارد و این مرگ سرمایه اجتماعی دولتی است که شب انتخابات یا حضور پرتعداد طرفدارانش در خیابانها برگ پیروزی گرفت.
۲ سال بعد دولت کار را به تیم بعدی میسپرد با جامعهای که مملو از بدگمانی و بیاعتمادی به طرحهایی است که دولت پشت آن ایستاده است.چه این طرح درست باشد چه غلظ نام دولت روحانی به عنوان بی اهمیت ترین دولت به رسانه ثبت خواهد شد.