به نقل از سایت اخبار رسانه : به گزارش خبرنگار مهر، نشست علمی سلبریتیسم و فرهنگ شهرت ظهر امروز ۱۱ آذر ماه با حضور نادر جعفری عضو هیات علمی دانشگاه امام صادق (ع) احسان شاه قاسمی عضو هیات علمی دانشگاه تهران و سیدبشیر حسینی عضو هیات علمی دانشگاه صدا و سیما در سالن ورکشاپ دانشگاه صدا و سیما برگزار شد.
نادر جعفری در این نشست اظهار کرد: به نفع سلبریتیها صحبت کردن برخلاف مد است و مد کوبیدن سلبریتیهاست. سلبریتی و فرهنگ شهرت بیش از پدیده های دیگر جامعه ما را به جان هم انداخته است. من نمی گویم با این مشکل چکار کنیم بلکه می گویم چگونه با آن کنار آمده و استفاده درست از آن بکنیم.
جعفری ادامه داد: اینکه این پدیده را ایزوله کنیم یا نادیده بگیریم ممکن نیست. اینکه آن را بکوبیم، راه حل نیست. آنچه مدیران رسانه باید به آن توجه کنند این است که سلبریتیسم یک واقعیت اجتماعی است و ضمن درک بیشتر این واقعیت اجتماعی باید بتوانیم مثل پدیده های دیگر جامعه مدرن آن را مدیریت کرده و از آن استفاده کنیم. باید بگذاریم کنار سیاستگذاریهایمان بایستد و از نیروی اجتماعی آنها استفاده کنیم.
وی گفت: سلبریتیها به شدت پرقدرت هستند، با رویکرد کارکردگرایانه هم میشود به این پدیده نگاه کرد. باید به سلبریتیها به عنوان سرمایه نمادین نگاه کنیم. یعنی به حدی از شهرت رسیده اند که تبدیل به سرمایه نمادین شده اند و ما باید از این سرمایه بهترین استفاده را بکنیم.
جعفری تصریح کرد: تا زمانی که پدیده سلبریتیسم را تهدید صرف بدانیم اگر راه حلی هم ارائه شود آن را توجیه میدانیم. برای مثال کشور عراق در زمان رژیم صدام امنیت داشت اما به آن امنیت گورستانی میگویند اما امنیت در جامعه مدرن امنیت از طریق اجتماعی شدن اتفاق میافتد. اصلا نمی شود امنیت گورستانی را راه حل دانست. با این نوع امنیت باید همه چیز را فیلتر کرد.
عضو هیات علمی دانشگاه امام صادق (ع) گفت: ما ابزار و زیرساخت خاصی نداریم، کافی است زاویه نگاه مان زاویه پذیرش و ایجابی باشد. باید هنر داشته باشیم و محتوا ایجاد کنیم و هوشمندی ارتباطی این سلبریتیها را بشناسیم و از آن نهایت استفاده را بکنیم.
در ادامه این نشست شاهقاسمی گفت: فرهنگ شهرت محاسنی دارد و معایبی، ولی در کل معایب آن بیشتر از مزایای آن است. از منظر عملگرایانه اگر از سلبریتی ها استفاده کنیم، بعدا باید ده برابر آن هزینه بپردازیم. فعالیتهای نیکوکارانه سلبریتی ها در عرصه جهانی اول از همه برای خودشان است. سلبریتیها فقط برای خودشان کار میکنند، برای مثال در زمان زلزله کرمانشاه بلیت سفر به کرمانشاه ۶، ۷ برابر شد آن هم صرفا به خاطر سلبریتیهایی که نه پرستار بودند، نه امدادگر و نه آواربردار. رفتن آنها به آنجا فقط آسیب بود.
وی ادامه داد: در همین زلزله عده ای تصمیم گرفتند پولی جمع کنند اما اختلاس کردند، مثلا ۱۷، ۱۸ میلیارد جمع کرده و فوقش دو میلیارد خرج کرده باشند. چون بی اطلاع بودند که چگونه باید پول را در جامعه خرج کرد، به همین دلیل بیشتر آسیب رساندند. برای مثال یک فوتبالیست سابق بسیار زحمت کشید و خانه هایی ساخت که آبرومندانه بود، اما در روستایی که ۲۹ خانوار داشت ۷۴ خانه ساخته شد، چون اطلاع درستی از وضعیت نداشت.
عضو هیات علمی دانشگاه تهران تصریح کرد: چطور سلبریتیای که از بالا شهر تهران با سرویس VIP به فرودگاه میرود در خیابان این همه فقیر و بچههای کار میبیند؟ با پرواز ترانزیت خودش را به سومالی میرساند تا فقط به فقرا ساندویچ بدهد، در حالی که دوربین پشت سرش است؟ چطور می شود نگفت این یک فریبکاری بزرگ است!؟ فرض کنید به ۱۰۰ هزار نفر ناهار داده اید، شام شب را چه بخورند؟ مشکل آفریقایی ها با یک وعده غذا حل میشود؟ سلبریتی ها بدون دوربین جایی کار نمیکنند.
شاهقاسمی ادامه داد: باید کار جدی انجام شود، نخبگان باید صحبت کنند، نه سلبریتیها. البته سلبریتیها به عنوان شهروند حق دارند صحبت کنند اما اشکال از جامعه و هواداران است که دنبالهرو آنها هستند. این یک اشکال فرهنگی بزرگ است و من بیشتر از آنکه سلبریتیها را نقد کنم فالوورها را نقد میکنم. ما از سلبریتیها پیروی می کنیم چون به صورت نیابتی از زندگی آنها لذت میبریم اما زمانی که همان سلبریتی می خواهد زمین بخورد محکمتر زمینش می زنیم چون از آن نفرتی داشتهایم. درست است که لذت میبردیم اما در بطن خودمان میدانستیم که این لذتها برای ما نیست.
حسینی در ادامه گفت: الان فحش به سلبریتیها ارزان تر و باکلاسترین کار ممکن است، چون مسئول یا چهرهای نیستید که با شما کار داشته باشند. طرح درست صورت مساله این نیست که سلبریتی داشته باشیم یا نه، چون از اینها دیگر گذشته است. چون نتوانستیم آن ساختار حسن استفاده را تا الان طراحی و پیدا کنیم مدام از آفتها میگوییم. ما سلبریتی حوزه علمی و اجتماعی نداریم، کوتاهی کردهایم و آن را نساختهایم. در صورتی که در حوزه بین المللی افرادی مثل «استیو جابز» و «بیل گیتس» و... سلبریتی سینمایی که نیستند، سلبریتی حوزههای علمی و اجتماعی هستند.
عضو هیات علمی دانشگاه صدا و سیما تصریح کرد: من هم قبلا توصورم این بود که سلبریتی ها بیسواد و خنگ هستند، اما اکنون اینها را اتهام میدانم. اتهاماتی که ناشی از جهل و غرض است چون امکان ندارد فردی سطح هوشی پایین داشته باشد و این همه سال کارگردان و هنرمندان را سرکار بگذارد. سلبریتی ها حتی هوشمندی راه رفتن لبه خط قرمزها را بلدند که این خیلی استعداد میخواهد.
حسینی خاطرنشان کرد: باید سیاستگذاری مشارکت جویانه انجام دهیم، اگر مثلا به آن بازیکن فوتبال اطلاعات غلط داده شده حتما تقصیر نهادهای نظارتی است و هیچ ربطی به سلبریتیها ندارد. وقتی سیاستمداران و اندیشمداران ما درست عمل نمیکنند سلبریتی ها مجبور به ورود میشوند. باید زیرساختها را درست کنیم تا هر کدام در جایگاه خود قرار بگیرند و در حیطه تخصصی خود نظر بدهند. همچنین باید سواد مردم را بالا برد تا حرف هر سلبریتی را نپذیرند. مدیریت سلبریتیها باید به کمک خودشان و اشتراکی باشد. البته همیشه سلبریتی سوءاستفادهگر خواهیم داشت که به شهرت حرام برمیگردد. به نظرم مساله ما مساله حسن استفاده از این قابلیت است که اگر از آن استفاده درستی نکنیم آفات زیادی به بار میآورد.
در ادامه جعفری در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه ضمانت اجرایی کنترل سلبریتیها به صورت علمی و از جنس سیاستگذاری چیست؟ گفت: منظور من کنترل امنیتی نیست، مگر میخواهیم زندانی را کنترل کنیم؟ منظورم این است که باید به سلبریتی مشارکت بدهیم و بگذارید او نقش خود را بازی کند.
حسینی در پاسخ به این سوال گفت: سلبریتی ویترین است و نه نظریهپرداز. دانشگاهها باید نظریهپردازی کنند و چون صدای آنها کم است سلبریتی نقش بلندگو و برجستهسازی را بر عهده دارد. باید به سلبریتی نقش داد تا در جایگاه خودش بازی کند. به نظرم این مدیریت است. باید فرآیند سلبریتیسازی را در حوزههای مختلف بسازیم و تکمیل کنیم. باید از صدا و سیما مطالبه کرد تا در این راه حرکت کند.