حمله «ویروس اخبار بد» به ایرانی‌ها/ مصرف‌گرایی فست‌فودی اخبار

به نقل از سایت اخبار رسانه :   

خبرگزاری مهر- گروه فرهنگ؛ علی‌اکبر جناب‌زاده

متأسفانه سال ۱۳۹۸ برای ایرانیان سال سختی بود؛ وقایع و فجایع مختلف از همان ابتدای سال و اکنون هم ویروس کرونا. اما مردم ما امسال از جانب یک نیروی بسیار قدرتمندتر مورد تهاجم قرار گرفتند: سیل اخبار بد. طی ماه‌های اخیر، خبرگزاری‌های خارجی و داخلی با سرعتی سرسام‌آور مشغول انتشار اخباری سیاه و سفید پیرامون وقایع ایران بوده‌اند. جامعة ایران صبح خود را با اخبار بدی آغاز می‌کند که هرکدام از آن‌ها به‌تنهایی می‌تواند یک شوک عظیم باشد، اما ظاهراْ ما عادت کرده‌ایم که روزانه با اخبار بد مواجه شویم. این پدیده تنها در ساحت مطالعات میان‌رشته‌ای علوم انسانی قابل تحلیل است، در حالی‌که به‌نظر می‌رسد حلقه‌های دانشگاهی ما بحث در مورد این مسئله را نادیده می‌گیرند. حتی بسیاری از دانشگاهیان و متفکران جامعه در بند همین تله گرفتار می‌شوند. آن‌ها نه‌تنها اخبار بد را مصرف می‌کنند، بلکه برخی از آن‌ها حتی مشغول تولید چنین اخباری هستند و به شرایط استرس‌زای ناشی از انتشار گسترده اخبار بد دامن می‌زنند. با افزایش انتشار اخبار بد، مجادله‌های سیاسی درباره این اخبار نیز بالا می‌گیرد. نخبگان به‌جای آگاه کردن جامعه از مخاطرات روانی ناشی از انتشار اخبار بد، نظر جامعه را به‌سمت مسائل دیگری منحرف می‌کنند که عموماً چندان ضروری یا حتی با اهمیت نیستند. رسانه نیز در این کارزار طبیعتاً جانب اخبار بد را می‌گیرد، بدون این‌که تأثیرات مضر این رویکرد بر روان جامعه را درک کند.

امروزه کسانی‌که در تکاپوی به‌روز ماندن در زمینه آگاهی از اخبار هستند، اشتهایی سیری‌ناپذیر برای مصرف اخبار بد دارند. تیترهای دردناک، افشاگری‌های کذب، جنجال‌های خبرنگاران و اخبار بد درباره اتفاقات بد، هم‌چنان این افراد را به‌خود جلب می‌کند. خوانندگان جراید، بینندگان تلویزیون و کاربران شبکه‌های اجتماعی بی‌آن‌که درباره خطرهای رفتارشان آگاه باشند، به‌خاطر مصرف بی‌رویه اخبار بد آن‌چنان خود را یک‌سره در معرض ویروس جدیدی به‌نام «ویروس اخبار بد» قرار داده‌اند که حتی اگر مطالعات علمی و یافته‌های دانشمندان به آن‌ها یادآوری کند چنین رویکردی چه مخاطراتی در بر دارد، مظنون می‌شوند که توطئه‌ای در کار است تا آن‌ها را از دانستن حقیقت باز دارد. این طرز فکری به‌غایت اشتباه است. حقیقت این است که فعالان رسانه‌ای و کسانی‌که از دل صرفاً یک خبر بد، یک فاجعه و بحران بیرون می‌کشند، عملاً در حال نابود کردن شبکه عصبی جامعه خویش هستند؛ آن هم صرفاً برای سرگرم شدن یا کسب پول و شهرت.

اخبار بد که اکنون سال‌هاست در رأس هرم اخبار قرار گرفته و گوی سبقت را از سایر اخبار داخلی و خارجی ربوده است، ریشه‌ای عمیق و پیشینه‌ای طولانی در صفحات «حوادث» روزنامه‌ها دارد. اخبار مربوط به جنایات، خیانت‌ها و مرگ‌های دردناک به‌خاطر حوادث عجیب، هرروز تندتر و زننده‌تر از روز قبل در حال انتشار هستند. اگرچه شکل و جنس صفحات حوادث روزنامه‌ها و مجلات زرد ایران طی سال‌های اخیر دست‌خوش دگرگونی‌هایی شده است، اما هرگز فرصت تنفس به مغز و روان مخاطب ایرانی نداده‌اند. سیل خروشان اخبار بد هم‌اکنون در ایران تبدیل به تهدیدی جدی شده است.

بنابراین، درست است اگر بگوئیم که ویروس واگیردار و همه‌گیرِ واقعی در ایران که سال‌هاست بر جامعه غلبه کرده و بزرگ‌ترین خطر برای سلامت روانی جامعه به‌شمار می‌رود، «ویروس اخبار بد» است! این ویروس مستقیماْ حس امنیت و آرامش جامعه را هدف قرار می‌دهد و به‌همین دلیل است که متخصصان و کارشناسان بیشتر روی خطر بروز پنیک اجتماعیِ ناشی از ویروس کرونا تأکید می‌کنند تا خودِ بیماری کرونا. ویروس اخبار بد، مردم را متقاعد می‌کند که همواره در معرض خطرهای جدی قرار دارند. اعتیاد به اخبار بد در میان برخی «خبر خورها» آن‌چنان شدید است که اگر روز خود را با خواندن یا شنیدن یک خبر بد آغاز نکنند، تا شب دچار التهاب و آشفتگی هستند.

سرعت هضم اخبار بد

«رالف دابلی» نویسنده و محقق آمریکایی در کتاب «هنر شفاف اندیشیدن» می‌گوید طی دهه‌های اخیر «انسان متوجه شده که رژیم غذایی نامناسب، زندگی را به‌خطر می‌اندازد و بیماری‌های زیادی نظیر سکته و دیابت به‌دنبال دارد. با این حال، بسیاری از ما هنوز متوجه نیستیم که خبر برای مغز مانند شکر است برای بدن! هضم اخبار برای مغز به‌سادگی هضم شکر برای بدن است.»

شکر می‌تواند به‌سادگی جذب بدن شود و برای بدن مضر است. رسانه یک‌سره تکه‌های بسیار کوچکی از اخبار را به خورد مغز ما می‌دهد. این تکه‌های خبر آن‌قدر کوچک هستند که اگر آن‌ها را جداگانه در نظر بگیرید، اصلاً دچار نگرانی نمی‌شوید و فهم و جذب آن‌ها نیاز چندانی به فکر کردن ندارد. این دقیقاْ دلیل اصلی سیری‌ناپذیریِ مغز ما در مصرف خبر است. ما از مصرف خبر سیر نمی‌شویم. نقطه مقابل این وضعیت را می‌توان در مطالعه کتاب یا مقاله دید. خواندن و هضم کردن اطلاعات موجود در یک کتاب یا مقاله طولانی نیاز به فکر کردن دارد. گزاره‌ها و خبرهایی که رسانه در اختیار شما قرار می‌دهد، برای مغز مانند شکلات‌هایی در زرورق‌های رنگ و وارنگ است. به گفته دابلی «امروز ما با اطلاعات و اخبار همان‌طور برخورد می‌کنیم که بیست سال پیش با غذاها برخورد می‌کردیم.»

اخبار بد بسیار سریع‌تر از سایر اخبار جذب مغز می‌شود و اثری عمیق‌تر روی ناخودآگاه فرد می‌گذارد. دلیل اصلی سرعت بالای جذب اخبار بد، امکان همذات‌پنداریِ مخاطب با کسانی است که درگیر یک سانحه بوده‌اند. شما ذاتاً تمایل دارید خودتان را جای افراد درگیر حادثه بگذارید. رسانه از این تمایل به‌خوبی آگاه است. به‌عنوان مثال فرض کنید داستان ماشینی را می‌خوانید که هنگام عبور از یک پل، به‌خاطر ویران شدن پل به‌داخل یک دره عمیق سقوط کرده است. در این مثال، رسانه روی چیزهایی تمرکز می‌کند که باعث جلب نظر شما می‌شود، مثل مدل ماشین، افرادی‌که در ماشین بوده‌اند، این‌که مبدأ حرکتشان کجا بوده، به‌کجا می‌رفته‌اند و اگر کسی در بین آن‌ها زنده مانده، این‌که هنگام سقوط در دره چه حسی داشته‌اند. رسانه روی این موضوعات تأکید می‌کند، چون شما ناخودآگاه خودتان را جای راکبین ماشین می‌گذارید، در حالی‌که هیچ‌کدام از این مسائل، موضوع اصلی نیست. موضوع اصلی در این داستان، قدرت ساختاری پل است؛ یا خطری که مدت‌ها در دل این پل پنهان بوده و مسئولین ذیربط آن را نادیده گرفته‌اند یا خطرهای مشابهی که ممکن است در سایر پل‌ها وجود داشته باشد.

اخباری که برخی رسانه‌ها در مورد وجوه مختلف حادثه‌ها نشر می‌دهد، نقشه‌ای از خطرهای موجود در اطراف ما در ذهنمان ترسیم می‌کند، اما نگاه گزینش‌گر رسانه و طبع خاص آن در انتخاب زاویه دید نسبت‌به یک واقعه سبب می‌شود در حالی این طرف و آن طرف برویم که نقشه‌ای اشتباه از مخاطرات واقعی زندگی خود در دست داریم. مسائلی که بسیاری از رسانه‌ها برای ما برجسته می‌کند، خطرات واقعی زندگی نیستند.

مصرف‌گرایی خبری: چه چیزی به ما «مربوط» است؟

در میان مشتاقان اخبار بد هیچ‌کس به این سوال اهمیت نمی‌دهد که سود واقعی گرایش به مصرف اخبار بد چیست؟ اگر از یکی از آن‌ها بپرسید که از میان مثلاً ده هزار خبری که طی سال‌های اخیر شنیده‌اند، تنها به یک خبر اشاره کنند که باعثِ ایجاد تغییر مثبت در زندگی یا اتخاذ یک تصمیم درست شده باشد، احتمالاً یک نفر هم نمی‌تواند. در حقیقت، همان‌طور که «آلن باتن» در مقالة «دشواری‌های مصرف اخبار» که سال ۲۰۱۴ در هافینگتن‌پست منتشر شد، می‌گوید، «ما اولین نسل بشر هستیم که دنبال اخبارِ بی‌ربط به خودمان می‌گردیم. برای بسیاری، فهمیدن این‌که کدام خبر به آن‌ها ربط دارد، کاری دشوار است، اما به‌سادگی می‌فهمند چه چیزی جدید است چه چیزی جدید نیست.» و رسانه دقیقاً از همین طریق شما را تحریک می‌کند؛ با دادنِ چیزی که اگرچه به‌شما بی‌ربط است، اما جدید و دسته اول به‌نظر می‌رسد.

جنگِ میان «مرتبط بودن» و «جدید بودن» نزاع بنیادین عصر جدید است. این نبردی است که رسانه علیه بشریت آغاز کرد. سازمان‌های رسانه‌ای با ایجاد این حس که اطلاعاتی جدید در اختیار شما می‌گذارند، می‌کوشند این تکه‌های خبری را به‌عنوان مزیت رقابتی زندگی مخاطب جا بزنند. آن‌ها سعی می‌کنند به مخاطب بقبولانند که ناآگاهی از این اخبار، آن‌ها را از جریان زندگی عقب می‌اندازد، زیرا هرچه «بی‌خبرتر» باشند، با اوضاع و احوال جامعه «بی‌ربط‌ترند». این اخبار اگرچه جدیدند، اما هیچ ارتباط واقعی با زندگی مخاطب ندارند. بنابراین، بسیاری از افراد زمانی‌که از اخبار دور می‌مانند، دچار اضطراب می‌شوند، زیرا این وضعیت در ذهن آن‌ها به‌معنی عقب‌ماندگی است.

ویروس اخبار بد

بیماری‌های فیزیکی و روانی زیادی ریشه در مواجهه نامتناسب و مداوم با اخبار بد دارند. اخبار بد سیستم لیمبیک بدن (سیستم در هم‌پیچیده متشکل از اعصاب و شبکه‌های عصبی) را به‌شدت تحریک می‌کند. مواجهه مداوم با اخبار بد و داستان‌های ترسناک سیلی از کورتیزول‌ها را درون بدن راه می‌اندازد. ترشح کورتیزول باعث تضعیف مکانیسم دفاعی بدن و توقف ترشح سوماتوتروپین (هورمون رشد بدن) می‌شود. به‌عبارت دیگر، بدن درون استرس مزمن غرق می‌شود. کورتیزول اضافی در بدن باعث اختلالات شناختی، توقف رشد بدن، اضطراب و آسیب‌پذیری در برابر انواع ویروس‌ها می‌شود. سایر عوارض جانبی مواجهه مداوم با اخبار بد عبارتند از پنیک، خشونت و کاهش حساسیت بدن. تحقیقی که سال ۲۰۱۲ توسط گروهی از روانشناسان انجام شد نشان داد که در مواجهه با اخبار بد، زنان بیشتر در معرض اضطراب مزمن هستند تا مردان و ذهن آن‌ها آسیب‌های عمیق‌تر و طولانی‌تری می‌بیند، زیرا حافظه بهتری نسبت‌به مردان دارند.

تأثیر دیگر قرار گرفتن در معرض اخبار بد، بروز «خطاهای شناختی» است. خطای شناختی زمانی رخ می‌دهد که یک نفر نتواند درست فکر کند یا تصمیم درست را بگیرد. عوامل مختلفی در بروز خطاهای شناختی نقش دارند که مهم‌ترین آن‌ها «تعصب تصدیقی» یا تمایل به تصدیق است. تعصب تصدیقی، تمایل به تفسیر و یادآوری اطلاعات به‌نحوی است که طرز فکر، اعتقاد یا فرضیه یک نفر را تصدیق کند. زمانی‌که یک نفر به این نتیجه برسد که بهبود روابطش با دیگران در گرو تصدیق رفتارها و شخصیت‌اش از جانب آن‌هاست، تعصب تصدیقی قدرت می‌گیرد. در حقیقت، طبق نظر تاجر و انسان‌شناس آمریکایی «وارن بافت»، کاری که انسان بیشترین تخصص را در آن دارد «تفسیر داده‌ها و اطلاعات جدید است، طوری‌که دریافت‌ها و نتیجه‌گیری‌های اولیه از آن اطلاعات دست‌نخورده باقی بماند.»

این یعنی مغز ما می‌تواند اطلاعات را به‌نحوی تفسیر کند که دریافت اولیة ما از آن اطلاعات، تغییری نکند. اخبار، این خطای شناختی را شدت می‌بخشد. این روند در نهایت به بروز اعتمادبه‌نفس بیش از اندازه می‌انجامد و فرد را به‌سمت اتخاذ تصمیمات غلط و داوری اشتباه درباره موقعیت‌های مختلف هل می‌دهد. اخبار هم‌چنین یک اختلال ذهنی دیگر را تقویت می‌کند که «تعصب داستانی» نام دارد. به‌طور خلاصه، در اثر اختلال تعصب داستانی، ذهن ما چیزی را باور می‌کند که از نظرش «منطقی» به‌نظر می‌رسد، اگرچه ممکن است غلط یا حتی خیالی باشد.

آسیب‌پذیری قدرت استدراک و تمرکز

قرار گرفتن در معرض اخبار، مخصوصاً اخبار بد، برای فرایند تفکر نیز مضر است. فکر کردن نیازمند دوره زمانی غیر مقطوع و یک پارچه‌ای است که هیچ‌چیز در آن اختلال ایجاد نکند. چنین تمرکزی به‌شدت آسیب‌پذیر است. تکه‌های اخبار عامدانه به‌گونه‌ای طراحی شده‌اند که رشته افکار را پاره و بلافاصله نظر فرد را به‌خود جلب کنند. بنابراین، شنیدن یا دیدن اخبار، به‌خاطر ایجاد اختلال دائم در فرایند فکر کردن، افراد را به متفکرانی سطحی‌نگر با تفکری کم‌عمق تبدیل می‌کند.

اخبار هم‌چنین تأثیری منفی روی حافظه دارد. ساختار مغز از دو نوع حافظه تشکیل شده است: حافظه بلندمدت که تقریباً بی‌پایان است و حافظه کوتاه‌مدت یا فعال که ظرفیت محدودی برای گنجایش اطلاعات دارد. داده‌ها برای حرکت از حافظه کوتاه‌مدت به بلندمدت باید از یک درگاه در مغز عبور کنند و تنها راه عبور از این درگاه، تمرکز است. اگر چیزی تمرکز انسان را برهم بزند، قوة استدراک مختل می‌شود. طبق نظر دابلی، «اخبار با ایجاد اختلال در فرایند تمرکز، قدرت استدراک و شناخت انسان را کاهش می‌دهد».

اوضاع در مورد اخبار اینترنتی یا آنلاین به‌مراتب بغرنج‌تر است. هرچه تعداد هایپر لینک‌های موجود در یک متن بیشتر شود، قدرت تمرکز و درک مخاطب کاهش پیدا می‌کند، زیرا زمانی‌که یک لینک در متن ظاهر می‌شود، مغز باید بین کلیک کردن یا کلیک نکردن روی آن لینک یکی را انتخاب کند. همین مسئله باعث از بین رفتن تمرکز می‌شود. اخبار، سیستمی‌ست که عامدانه برای پاره کردن رشته افکار طراحی شده است.

چه کسی سود می‌برد؟

هر جامعه‌ای به ژورنالیسم احتیاج دارد، اما دنیا فاصله زیادی با ژورنالیسم یوتوپیاییِ ایده‌آلش دارد. یک روزنامه‌نگار از طریق نگاه به یک موضوع از زاویه درست و با هدف درست می‌تواند تغییری مثبت در دل جامعه ایجاد کند. خبرنگاری تحقیقاتی همیشه در جوامع کاربرد داشته است، زیرا حقایق را برای مردم آشکار می‌کند. اما حقایقی که روزنامه‌نگاران در پی افشایشان هستند، باید برای جامعه کارساز و مفید باشد، نه گیج‌کننده و آشوب‌برانگیز. همه می‌دانند ویروس کرونا چقدر خطرناک است، اما روشی که ما برای انتشار اخبار مربوط به آن پیش گرفته‌ایم، هیچ فایده‌ای برای جامعه ندارد و فقط منجر به اضطراب توقف‌ناپذیر و بدبینی نسبت‌به دیگران می‌شود.

صاحبان خبرگزاری‌های خارجی خاص و شرکای داخلی آن‌ها بیشترین سود را از آشوب و بی‌ثباتی در ایران می‌برند؛ حال این آشوب چه اجتماعی باشد و چه روانی. بنابراین، اگرچه ویروس کرونا اهمیت زیادی دارد، اما ما در حال باختنِ جنگ به پنیک اجتماعی ناشی از این ویروس هستیم. ضروری‌ترین اقدام پیشگیرانه در مقابله با هر بحران اجتماعی در هر سطحی، خودداری از قرار گرفتن در معرض هرگونه اخبار بد است. این هدفی بلندمدت اما دست‌یافتنی‌ست.

برچسب ها:

اخبار رسانه

152
0 0